تن‌ها

بسم‌الله| هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان. ایستادم کنارت. گفتم «چرا تن‌ها؟». آستین‌هایم را زدم بالا و دست‌هایم را گذاشتم روی‌ ظرف‌های نشسته. یاد بچه‌گی‌هایمان افتادی. گفتی «آن‌روز توی حیاط خانه‌تان خیلی تلاش کردی حباب درست کردن را یادم بدهی. یادت هست؟» گفتم « یادم هست دوست داشتم برسانمشان به ماه». با انگشت‌های کفی‌ات حلقه‌ای درست کردی و نفس کشیدی تویش. حباب رنگی با نفس‌هایت بزرگ شد و رفت بالا. نشست کنار قرآن روی طاقچه.
هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان که حباب تو رسید به آسمان. به ماه.

2 |همه‌ی هواها

دوشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۰، ۰۷:۱۳ ق.ظ

آخرین روز شعبان قرار شد ساکت باشم تا آخرین روز رمضان. توی سکوت راحت می‌شود صدای خدا را شنید. محتاج شنیدن صدایش بودم. و محتاج‌تر به دیدن لبخند خدا.
بعد از "سربرآوردن ماه بهانه" باید بهانه‌ای جور می‌کردم. برای این‌که پیش چشم خدا بیشتر از بقیه‌ دیده شوم.
دادن بهانه دست خدا، گاهی سخت ونفس گیر است اما شیرین. سکوت بهترین بهانه‌ی آن‌روزهایم بود. سکوتم حکم ترک عادت را داشت.
روزهای سخت کنارگذاشتن عادت فرقی ندارد با شناکردن زیرآب و رساندن کف دست به کف یک استخر عمیق. همان‌وقتی که نفسی نمی‌ماند برای کشیدن و دلت می‌خواهد هرچه زودتر برسی به هوا و ساعت‌ها بمانی روی آب. اما دستت که به مقصد برسد و برگردی روی آب و همه‌ی هوا‌ها بشود مال تو، نفس عمیقی که می‌کشی خوشمزه‌تر از همه‌ی نفس‌‌‌‌‌های عالم است.
من لبخند خدا را دیدم و همه‌ی هواها را نفس کشیدم بعد از سکوت. حالا دلم می‌خواهد گوشه‌ی دفترم بنویسم: «ما خیلی خوش‌بختیم از این‌همه نگاه!»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۵/۱۰
مهدی شریفی

نظرات  (۱۱)

۱۰ مرداد ۹۰ ، ۰۸:۴۸ یک نگاه یک لبخند
میگردیم و میگردیم و دست آخر میرسیم به خدااااااااااااااااااااا

تصمیم ندارین دوستانتون رو با ماه آشنا کنید؟


حبابــ : ماه هم می‌نویسد اینجا. نوشته‌ها آشنایی‌دهنده‌های خوبی هستند.
سلام ماه!
واقعا ترک عادت کردن خیلی چیز خوبیه اصلا من کلی باهاش موافقم حالا تو ماه رمضون باشه یا قبلش یا قبلترش...
مااااه!تصمیم ندارین ما دوستانتون رو با حباب آشنا کنیند؟


خوب هست اما به این آسونیا که ازش میگید نیست
این خوبی جو ماه رمضونه که یکم آسونی میاره برای ترک عادت.
+ "سر به سرم" نگذار
قولش را به بیابان داده ام
سلام مهربون

ممنون ازینکه منو به خونه جدیدت دعوت کردی...
یه شاخه گل تقدیم به بهترین دوست دنیا
حالا که تو هم آستیناتو بالا زدیو به دنیای بلاگی ها اومدی خوشحال میشم به منم سر بزنی...

راستی خیلی زیبا بود و گاهی "محتاج بودن" چه زیبا میشود



سلام
ممنون که اومدی
چشم خدمت میرسیم!
-درصورتی که دربرابر خالق باشه این احتیاج.
رفته بودم "خانه ای که دیوار ندارد" فک کردم شاید دلتون نیاد سبروزنامه ننویسین.
تبریک
هنوز نخوندم هیچیشو...
به خانوم ماه:
خیلی خیلی تبریک میگم. حالا باید بخونم نظر بدم



ماه: خیلی خیلی ممنون
خوشحال میشم بخونم نظرتون رو
به ماه:حبابتان همیشه پر باد و رنگی
به حباب:ماهتان همیشه چهارده.


حبابــ : خوش‌بخت بشی‌ تو و خونواده‌ی محترم هم انشا‌ءالله!
۱۱ مرداد ۹۰ ، ۰۶:۱۷ ابهام مطلق
احتمالاً از من براتون حرف زده و ... بگذریم!
خوشحالم که نوشته های شما رو هم می خونم :)


حبابــ : ماهم خوشحالیم!
سلام ماه عزیزم
تبریک می گم خونه بلاگی جدیدتون رو
اون وقت ها حباب خانه ای بود که دیوار نداشت!!!!!!!فکر کنم
تبریک میگم که دیوار دار شده
...
به اقای حباب هم تبریک میگم
قشنگ گفتن
ماهتون همیشه چهارده

حالا برم بالایی رو بخونم


سلام
خوش اومدی
آره همون بود
-برای حرفهای اون روز هم قضاوت زوده یکم صبر کن!!
سلام بر عزیزانم ...

ماه ِ تمرین بندگی خدا مبارک ، طاعاتتونم قبول درگاه حق ...

پیوندتون آسمانی ...
دلتون همیشه شاد و آرام و پر از نور ِ خدا ...

خوب کردین که با هم شروع کردین ، شروع دوباره رو تبریک میگم و خوشحالم از بودنتون ...


ماه:
سلام
ممنون ازحضورتون
عباداتتون قبول
تولخظه‌های قشنگ آسمونیتون یاد ماهم باشید،دعامون کنید.
وای خدا! این زدن کف دست به کف دست استخر چقدر باحال بود! یادم باشه حتما یک جا اساسی بدون ذکر منبع ازش استفاده کنم.


ممنون
قابلی نداره!!
سلام
من شما رو دو بار اگه اشتباه نکنم دیدم.
اون موقع ها فکر نمیکردم که اینقدر هنرمند باشید.
من شما رو با اجازه لینک کردم.
از نوشته هاتون هم لذت بردم.
موفق سلامت و سعادتمند باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی