14 |همهی وسعت یک زندگی!
سه شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۰، ۰۴:۰۴ ق.ظ
1: دیروز هادی میگفت وقتهایی که جیمیل خراب است و باز نمیشود دیووانه میشوم.
2ـامروز میفهمم هادی راست میگفته.اصلا بعید نیست اگر همهی زندگی یکنفر توی جیمیلش معنا شود. که جانش در جیمیلش باشد!
3ـ امروز ـ در بیداری اجباری صبح ـ فهمیدم که میشود جیمیل را حذف کرد. اما نمیتوانم بفهمم حذفکردن جیمیل به مثابهی چیست؟ خودکشی یا کورکردن دیگران؟
4ـ خیلی خندهدار است اگر کسی دلش بخواهد مثلا اسمش قوچعلی یا یک همچو چیزی باشد و بزند به دل یک روستا و دور از هیاهوی شهر زندگی کند؟
5ـ خیلی سخت نیست اینکه وقت حرف زدن با آدمهای دور و اطرافت "داد" نزنی. سخت این است که نتوانی"حرف" بزنی!
6ـ دلم "دعا" شدن میخواهد.
6ـ دلم "دعا" شدن میخواهد.
برای خانممعلم صبوری میخواهم و برای مادرشان بهترینها را نزد خدا.
۹۰/۱۰/۱۳
م.شریفی:
خراب شدن!