30 |سیروزنامه |روز بیستوششم
چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۱۶ ب.ظ
روز بیستوششم
دعای روز بیستوششم: اللهمَّ اجعَل سَعیی فیهِ مَشکُوراً،وَ ذَنبی فیهِ مَغفُوراً وَ عَمَلی فیهِ مَقبُولاً، وَ عَیبی فیهِ مَستُوراً یا اَسمَعَ السامعین ......... خدام! تو این روز تلاشمو ببین و سیاهیم رو نبین. عملم رو قبول کن و عیبمو مخفی. ای که از همه بهتر میشنوی!
هوسکرد دونفری بنشینند زیر سایهی درخت وسط حیات باهم بلال بخورند. مثل روزهای مجردی. اول عاشق خدا بود، بعد زنش، بعد بلال.
به وانت بلالفروش که رسیدند، قبل از اینکه از علاقهاش به بلال حرفی بزند، زنش گفت:
«من از بوی بلال خیلی بدم میاد. تو چی؟»
به کوه بلالهای پشت وانت نگاهی کرد و کمی مکث و بعد گفت:
«راس میگیها. آخه کی حاضره لب به این موجودات بیریخت بزنه»
تا 55 سال بعد که جنازهاش را تشییع کردند و رفت زیر خاک لب به بلال نزد.
مچالهها:
برای همهی جاموندهها: بهروایتی امشب شب قدره. التماس دعا
دعای روز بیستوششم: اللهمَّ اجعَل سَعیی فیهِ مَشکُوراً،وَ ذَنبی فیهِ مَغفُوراً وَ عَمَلی فیهِ مَقبُولاً، وَ عَیبی فیهِ مَستُوراً یا اَسمَعَ السامعین ......... خدام! تو این روز تلاشمو ببین و سیاهیم رو نبین. عملم رو قبول کن و عیبمو مخفی. ای که از همه بهتر میشنوی!
۹۱/۰۵/۲۵
یک کلید پرزحمت اما راهگشا