تن‌ها

بسم‌الله| هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان. ایستادم کنارت. گفتم «چرا تن‌ها؟». آستین‌هایم را زدم بالا و دست‌هایم را گذاشتم روی‌ ظرف‌های نشسته. یاد بچه‌گی‌هایمان افتادی. گفتی «آن‌روز توی حیاط خانه‌تان خیلی تلاش کردی حباب درست کردن را یادم بدهی. یادت هست؟» گفتم « یادم هست دوست داشتم برسانمشان به ماه». با انگشت‌های کفی‌ات حلقه‌ای درست کردی و نفس کشیدی تویش. حباب رنگی با نفس‌هایت بزرگ شد و رفت بالا. نشست کنار قرآن روی طاقچه.
هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان که حباب تو رسید به آسمان. به ماه.

حالا فکرهایم را جمع‌وجور می‌کنم و تصمیم می‌گیرم و فردا  ـ خدا اگر بخواهد ـ تکلیف سرنوشت کاغذی را که می‌دهند دستم مشخص می‌کنم. امید که آخرین حجت خدا که آمد حجت این انتخابم را بپذیرد.
ـ نگاه اول: یک قاعده‌ی درپیت!

ـ نگاه دوم: 
طعم آب‌‌میوه!
ـ نگاه سوم: 
انا رجلٌ خردورز! 
ـ نگاه چهارم: 
همه‌ی دشمن‌های ما!

نگاه‌آخر: وقتی قالیباف دل رای من را با خود برد!


یکم:
دیشب آخرین زورم را زدم برای تحقیق و انتخاب. از خوبی‌های قالیباف خواندم و از ضعف‌های جلیلی. نیم‌نگاهی به نظرسنجی‌ها انداختم و سرکی چندباره به مواضع رضایی، روحانی و ولایتی!
نتیجه‌ِ نهایی این‌ور و آن‌ور زدن‌هایم داشت به انتخاب «قالیباف» نزدیک می‌شد. حتا ـ هرچند زیاد آسان نیست تغییر موضع دادن اما ـ فکری شدم که در نگاه آخرم چند لینک ـ به‌ظاهرِ مستدل و منطقی ـ از برتری قالیباف بگذارم و خیلی راحت با جمله‌ی «قالیباف دل رای من را برد» بروم در زمره‌ی دوست‌داران «کار» و «عمل‌گرایی».
اما دست‌آخر، احساسات را که از خودم دور کردم، ملاک‌ها را که دوباره برای خودم چیدم و منطقم را که به‌کار بستم، صدای انتخاب «سعیدجلیلی» بلندترین صدایی بود که زمین ذهن‌م را پر کرد.

دوم: هرچند شهردار زحمت‌کش تهران را اصلح نمی‌دانم اما علاقه‌ام به او بیشتر شده. چهره‌اش برایم دوست‌داشتنی‌تر شده و هم‌الان اگر بخواهم آن قسمت احساسی‌ و دلی وجودم را فعال کنم بند «یکم» را پاک کرده و جایش می‌نویسم: «قالیباف دل رای من را با خود برد!» و فردا اسم او را می‌نویسم روی برگه!
فکرش را بکنید! رئیس‌جمهوری داشته‌باشیم که بابت همه‌ی کارها تابلوی روزشماری رو به مردم نصب کند و همه‌چیز را به‌موقع تحویل دهد و اگر احیاناً خطایی سر زد و کم‌کاری شد و مثلا ارز گران‌شد و بازار به هم ریخت، شجاعانه، به‌جای انکار نواقص، از مردم عذرخواهی کند و به‌جای دادوقال راه‌انداختن با این و آن، مدام «کار» کند و «کار» کند و «کار» و دنبال حاشیه‌سازی نباشد و برای دفاع از ولایت و انقلاب به جای حرّافی با عمل‌ش مردم را به انقلاب امیدوار کند... 
انصافاً تابلوی این آرزو تصویری‌ست دوست‌داشتنی! و یا کج‌سلیقه‌است یا مغرض؛ کسی که بگوید این‌چیزها خوب نیست و اولویت نظام نیست و دغدغه‌ی مقام‌معظم رهبری نیست و ...
اما این تابلو و آرزوی قشنگ را کنار بگذاریم، چه؟ در عمل تضمینی برای خوشگل‌ شدن مملکت هست؟

سوم:
ماجرای تردید بین جلیلی و قالیباف از کجا شروع شده؟ 
سال 84، احمدی‌نژاد تنها به یک دلیل محبوب شد و جان‌فدا پیدا کرد و رای آورد. اینکه مَجمَع دو ویژگی مهم بود. یک‌دستش پرچم گفتمان انقلاب بود و دست دیگرش کارنامه‌ای پر از «کار» و «تلاش» و «عمل با روحیه‌ی جهادی و انقلابی».
الحق آن‌زمان گزینه‌‌ای بود قابل دفاع و ـ برعکس نگاه خیلی‌ها که می‌ترسند از خودِ آن‌روزها و رای‌شان دفاع کنند ـ هر که او را انتخاب کرد باید به خودش افتخار کند به‌خاطر انتخاب درست‌ش. 
این دو ویژگی، شاید چکیده و خلاصه‌ی همه‌ی خوبی‌هاییست که حضرت آقا در دوران احمدی‌نژاد به آن‌اشاره کردند و مصداقی است برای «داشتن خوبی‌های گذشته منهای نقاط ضعف»
اما حالا، (اگر بخواهیم از غالب کسانی که با این نگاه به احمدی‌نژاد 84 رای داده‌بودند حرف بزنیم) همان‌ آدم‌ها تردید پیدا کرده‌اند. بین رای به «گفتمان انقلاب و عدالت» که در جلیلی پر رنگ‌تر است و رای به «کارنامه‌ی عملی» که در قالیباف. سختی انتخاب در این است که نه جلیلی صد‌درصد شعارزده‌ و دور از میدان عمل و مدیریت است و نه قالیباف صددرصد تهی از اندیشه‌‌ی انقلابی و معارض با آن. 
حالا هرکه به چیزی تمسک می‌کند برای توجیه انتخاب خودش. چیزهایی که بیشتر بر ویران کردن چهره‌ی نامزد مقابل استوار است تا بر منطق و ماهیت وجودی نامزد محبوب!
سهم قالیباف در این چهره‌سازی‌ها، این بوده که او «صرفا عمل‌گر» و «تکنوکرات» است. 


چهارم:
اما سهم جلیلی!
شاید به‌ازای هر هفت‌روزی که در هفته‌ی پیش گذشت، چهره‌ای جدید از جلیلی ساخته شد، و حالا جلیلی بدل شده به اژدهایی هفت‌سَر. بی‌شک او بیشترین تخریب‌های خواسته و ناخواسته را از طرف‌داران نامزدهای دیگر دریافت کرده! این‌ چهره‌ها روی هم رفته تمام دلائلی است که باید به‌خاطرش به «جلیلی رای نداد» و به همان میزان تقریبا تمام فلسفه‌‌ایست که به‌خاطرش «باید به قالیباف رای داد»
و این همان حکمتی است که در بند یکم این متن، مرا داشت مجاب می‌کرد به این‌که رایم را به نام قالیباف به صندوق بیاندزام.
ادامه‌ی سخنم، تلاشی‌است برای ترسیم جلیلی یا همان اژدهای هفت‌سَر:

سر اول:
جلیلی خیلی ساکت است و مظلوم! آن‌قدر که خجالت می‌کشد حق خودش را از بیگانگان بگیرد. (این‌ مربوط به روزهای پیش از مناظره است)
سر دوم: 
جلیلی خیلی تند است. سعه‌ی صدر ندارد! با رای به او پشیمان می‌شوید! (این همان شایعه‌ی پیامکی ملیونی است که به آیت‌الله مهدوی‌کنی نسبت داده شد)
سر سوم: 
جلیلی برنامه ندارد! شب گفته نمی‌آیم، خوابیده، صبح بلند شده گفته می‌آیم. مگر این‌که برنامه‌اش را در خواب چیده‌باشد. این‌طور باشد ما هم می‌توانیم رئیس‌جمهور شویم. چون برنامه ندارد همه‌اش از «ظرفیت» حرف می‌زند. اصلا  شنیده‌شده که برنامه‌اش را چهارتا جوان حزب‌اللهی تندتند برایش نوشته‌اند!!
(این چهره بعد از مناظره‌ی فرهنگی و سیاسی کمی کم‌رنگ شد)
سر چهارم:
جلیلی نه توان مدیریت دارد و نه کارنامه‌ی عملی مشخص. مگر دبیری شورای امنیت چه چیز مهمی است؟ اصلا چه ربطی دارد به ریاست‌جمهوری! هی الکی نگویید «اتاق بحران نظام» است. هیچی نیست! حضرت آقا فرموده‌اند «کار». فرموده‌اند اولویت اول کشور «اقتصاد» است. جلیلی که از این‌چیزها سر در نمی‌آورد. توان مدیریت کردن این مسائل را ندارد. مردم نان می‌خواهند نه «گفتمان». با «شعارزدگی» که نمی‌شود کشور اداره کرد. فقر کمر مردم را شکسته است. باید کسی بیاید که «کاربلد» باشد.
سرپنجم:
عامل مشکل اقتصادی فعلی تحریم‌هاست/ عامل تحریم‌ها جلیلی است / پس عامل مشکل اقتصادی فعلی جلیلی است. (قیاس شکل اول) توضیح: جلیلی اگر کارکردن می‌دانست، بعد از 6 سال با غربی‌ها به توافقی چیزی می‌رسید که ملت بیچاره نشوند! (برگرفته از جناب روحانی)
سر ششم:
طرف‌داران جلیلی متعصب‌اند، طرفداران جلیلی آدم‌های تندرو هستند، هر کسی سال 84 این اشتباه را کرده و احمدی‌نژاد رای داده، حالا آمده پشت سر جلیلی و دارد سنگ او را به سینه می‌زند. همین که مصباح، که شکست‌خورده‌ی دائمی در مسائل سیاسی است، آمده پشت جلیلی یعنی نباید به جلیلی رای بدهیم. و اصلا هر کسی با جلیلی است دنبال اسطوره‌سازی از اوست و از روی احساسات و خیال دارد او را بزرگ می‌کند و می‌خواهد به او رای بدهد. (این ماحصل چند چهره‌ از جلیلی بود که وجه اشتراک‌شان در خاک‌برسر بودن طرفداران جلیلی بود)
سر هفتم:
جلیلی اگر بصیرت داشت و مدیریت می‌دانست و دل‌سوز نظام بود و پایبند به گفتمان انقلاب، این‌قدر ساده مسائل امنیتی نظام (از جمله بحث مذاکرات هسته‌ای) را وارد رقابت انتخاباتی نمی‌کرد. 

این ماحصل چهره‌های ویران‌کننده‌ی جلیلی است و اگر کسی ـ نه همه‌شان ـ که حتی دو سه مورد را بپذیرد و باز با وجود شخصیت «کاربلد» و «دور از حاشیه» و «متین و خوش‌رو و خوش‌تیپ» و «با کارنامه‌»‌ای چون قالیباف به جلیلی رای بدهد، خیلی متعصبانه عمل‌کرده و آن دنیا جواب خدا را که عمرا بتواند بدهد و توی جهنم هم جایی برایش پیدا نمی‌شود. 


پنجم:
دو چهره‌ی اول از جلیلی که متضادند و بی‌اساس. چهره‌ی ششم (در نقد طرف‌داران جلیلی) ملغمه‌ای از مغرضانه‌ترین و بی‌انصافانه‌ترین (و البته شاید خطرناک‌ترین) روی‌کردها که در بدنه‌ی بچه‌حزب‌اللهی‌‌ها رشد کرده و اشاره‌به آن در این مجال، سخن را عجیب به درازا می‌کشاند.
اما باقی چهره‌های ساخته شده از جلیلی:
دو چیز باید معلوم‌مان شود.
یک: اینکه بپذیریم جلیلی به‌اندازه‌ی قالیباف دستش توی کارهایی (مثل پل‌سازی، پلیس‌سازی، تونل و بزرگ‌راه‌سازی، بوستان‌سازی، فرهنگ‌سازی و ...) نبوده که مردم لمس کنند. که بر اساسش او را خیلی ضعیف یا خیلی قوی بدانیم. اما کارنامه‌ی قالیباف به‌خاطر حیطه‌ی کاری‌اش جلوه‌ی بیشتری دارد. فرض کنید یک‌وقت لباسی را می‌گذارند پشت ویترین شیشه‌ای و یک وقت برای حفاظت از چیز با ارزشی آن‌را می‌گذارند پشت شیشه‌ی دودی. قالیباف اگر حیطه‌ی کاریش به شیشه‌ی براق ویترین مغازه می‌ماند، به‌همان اندازه، جلیلی حیطه‌ی کاریش به مثابه‌ی شیشه‌ی دودی یک ماشین امنیتی است. طبیعی است که فی‌الحال نتوانیم درست حسابی بگوییم او چگونه عمل‌کرده است. اما آیا این به‌معنای بی‌خاصیت بودن اوست؟ 
همین چند قلم که از زبان این و آن در این روزها درز کرده، (مثل نقش او در دست‌گیری ریگی یا تاکید 5+1 بر توان جلیلی) کم‌ترین خاصیت‌شان این است که به فکر فرو برویم و بگوییم: "پس منصفانه نیست بگیم کارنامه‌ی عملی نداره"
دوم این‌که: مدیریت اجرایی در راس جمهور چه نوع مدیریتی است؟ من با رفقایم، آشنایانم و برخی اساتید، خیلی از این حرف زده‌ام. بی‌تعصب. بی‌توهم و خیال، بی‌اسطوره‌سازی از جلیلی. (که پدرکشتگی با قالیباف ندارم که بخواهم با تغییر معنای مدیریت اجرایی قید رای دادن به او را بزنم) ماحصل آن‌چه من بدان رسیده‌ام این است که کاربلدی رئیس‌جمهور در این است که «اولاً روابط بین بازوهای اجرایی را موشکافانه و دقیق بشناسد و دوم این‌که توان و جربزه و شجاعت و جسارت و هوش و زیرکی و سواد این را داشته باشد که بتواند این بازوهای اجرایی را با هم هماهنگ کند و سوما این‌که به میزان لازم از مشاوران و متخصصین هر رشته استفاده کند»
شناختن خاصیت و ظرفیت بازوهای اجرایی با خواندن مقاله و کتاب به‌دست نمی‌آید. و توان هماهنگ کردن آن‌ها یک رشته‌ی دانشگاهی نیست که به سواد و رشته‌ی افراد مربوط شود. با درگیر بودن با کار و تجربه‌ی موقعیت‌های مدیریتی و حشر و نشر با بدنه‌ی اجرایی حاصل می‌شود.
بنا به این نگاه، قالیباف بی‌شک و شبهه مدیر اجرایی خوبی است. و جلیلی اگر نگوییم در بخشی زمینه‌ها (مثل روابط خارجی) جلوتر از قالیباف است، دست‌کم آن‌قدری عقب‌تر از قالیباف نیست که از او چهره‌ای بی‌تدبیر و بی‌تجربه بسازیم. (و باز می‌گویم تفاوت حیطه‌ی کاری قالیباف و جلیلی این چهره را از جلیلی ساخته که او اصلا با هیچ‌کدام از عرصه‌های مدیریتی آشنایی ندارد)
و این کم‌ترین خاصیت دبیری شواری امنیت ملی است که تو هم با اثرات تصمیمات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آشنا شوی و هم ظرفیت‌های بخش‌های ریز و درشت‌ این حیطه‌ها را در کشور کشف کنی. (که بدانی با کدام تصمیم اجرایی می‌توانی نابسامانی‌ها و کم‌بودها را جبران کنی)
روی همین حساب و نگاه به مدیریت جمهور است که رمز تاکید جلیلی بر «ظرفیت‌‌»ها و اصلاح «سازوکار» ماشین دولت مشخص می‌شود. که اگر جلیلی در مقام ارائه‌ی برنامه، خالصانه و صادقانه می‌گوید « ما امروزه برنامه و سند و مصوبه و قانون به‌اندازه‌ی کافی داریم و فقط نیاز به یک مجری داریم که این‌ها را خوب بشناسد و بخش‌های مختلف را با هم هم‌آهنگ کند» از سر این‌که او بلد نبوده کتاب برنامه چاپ کند وحرف‌های قشنگ بزند نیست. 
کارنامه‌ی عملی او پشت شیشه‌های دودی شورای امنیت، درگیر بودن او با ریز و کلان تصمیم‌های اجرایی مدیران اجرایی بوده که اگر ذکاوت و هوش و سواد و توانش را نادیده بگیریم، باز هم باید قبول کنیم تصدی بر چنین جایگاهی جلبک را هم با چم و خم کار اجرایی آشنا می‌کند و او را به ملاک «بلد بودن کار اجرایی» در سخنان ولی‌امرمان بسیار نزدیک.
فکر می‌کنم روی همین حساب، بی‌حساب بودن این‌که «چهارتا جوان حزب‌اللهی تندتند برایش برنامه‌نویسی کرده‌اند» روشن می‌شود. 
سه: منشا آن قیاس شکل اول در چهره‌ی هفتم،‌ آن است که نقطه‌ی قوت جلیلی با نقطه‌ی ضعفش خلط شده.‌ اگر جلیلی در گفتمان انقلاب حرکت می‌کند باید تن به هر امتیازی در مذاکرات ندهد. غیر از این بود که اصلا شکی در انتخاب نکردنش وجود نداشت. این چهره ناشی از نگاهی‌است که کشور را غرق در بحران‌های بزرگ (نه مشکلات مقطعی و زودگذر) می‌داند و مقاومت در برابر استعمار غرب را (که نقطه‌ی شروع انقلاب بوده) حیاتی ندانسته و برعکس مضر می‌داند! ( از طرح‌کنندگان این نقد بیش از این هم انتظار نمی‌رود)

ششم:
تا اینجای کار جلیلی و قالیباف برای من مساوی هستند. هر دو آن‌قدری که لازم است توان و مدیریت اجرایی دارند. کارنامه‌ی زرق و برق‌دار قالیباف هم (که عجیب «دل رای آدم را با خودش می‌برد» و او را دوست‌داشتنی می‌کند) چیزی از ارزش‌ جلیلی و صلاحیت او کم نمی‌کند برایم. 
اما چرا قالیباف «نه»؟
من درصدد نیستم مثل برخی هم‌فکرهایم، ناآگاهانه، قالیباف را که به انصاف خدمت‌های زیادی کرده و در جایگاه یک اصول‌گرای حامی ولایت، قلوب زیادی از مردم را به آینده‌ی نظام اسلامی ایران خوش‌بین کرده، نادید بگیرم و یا مثل خودِ ماه‌های پیشم برایش چهره‌سازی کنم که او مشکل‌دار است و معلوم نیست عروسک خیمه‌شب بازی کدام باند و طیف است و ...
دلیل من برای این‌که منطقم با دلم همراه قالیباف نمی‌شود همان ضعف "گفتمانی" قالیباف است. این‌ور و آن‌ور جواب‌های زیادی برای این سوال و نقیصه‌ی بسیار بسیار جدی قالیباف خوانده‌ام.
ماحصل پاسخ‌های احساسی به این نقیصه مطالبی از این دست بوده که:
«گفتمان قالیباف عمل موفق اوست» یا «آن‌زمان که قالیباف فرمانده گردان نصر بوده یا مین خنثی می‌کرده باید سراغ گفتمانش را می‌گرفتید» یا « امروز وقت گفتمان نیست، وقت کار است» یا «حضرت آقا گفته‌اند کار، کار، کار» یا «مدیر جهادی دوستت داریم!» یا «گفتمان قالیباف عذرخواهی از مردم بابت تاخیر در تحویل پروژه‌هاست، تکبیر!!» و ....
اما این‌ها هرچند همگی در جای خودشان درست‌اند و بسیار شور و شعف را تحریک می کند و باز برای چندمین بار تاکید می‌کنم که حتا «دل رای من را با خودشان برده‌اند» ولی واقعا کافی نیست. پیش‌تر دعا کرده‌‌بودم کاش حداد و جلیلی یکی بودند که تصمیم‌گرفتن برای انتخاب اصلح این‌قدر سخت نباشد. حالا که دلم پیش قالیباف گیر کرده مدام دعا می‌کنم کاش گفتمان محکم جلیلی و عمل خوشگل قالیباف یکی بودند که بین رای به «گفتمان» به‌علاوه‌ی عمل (جلیلی) و «عمل‌کرد» خوش‌گلِ منهای «گفتمان مشخص» (قالیباف) گیر نکنم.
اما چرا این‌قدر با صراحت می‌گویم قالیباف گفتمان مشخص ندارد؟ او هم شعار در تبعیت از ولایت‌فقیه می‌دهد. او هم در عمل نشان داده عشق‌ش شهدا و جنگ هستند و به ایثار و خدمت معتقد است و ...
کاری به سکوت دربرابر فتنه و موضع‌گیری نکردن علیه سران فتنه در آن سال‌ها ندارم که به‌گمانم جلیلی و قالیباف هر دو از این نظر مساوی‌اند.
صحبتم از همین روزهای انتخابات است. از مناظره‌ها. همان سوال جلیلی از قالیباف که بی‌جواب ماند و همه در این شلوغی یادشان رفته. تعارض  بنادین فکری در مساله‌ی نظم جهانی و نگاه به ماهیت اصیل انقلاب اسلامی که آیا برهم زننده‌ی نظم جهان است یا قرار است با جهان همراه شود و بر سر برخی منافع کوتاه بیاید!
یا این‌که نمی‌دانم چرا منطقم توجیهی برای بعضی موضع‌گیریهای تند و آرام قالیباف پیدا نمی‌کند جز این‌که «قصد دارد همه‌ی طیف‌ها را به خود جلب کند.»
نمی‌فهمم چرا موضع‌گیری ناگهانی قالیباف علیه هاشمی تنها محدود به همان هفته‌ای بود که صحبت از آمدن هاشمی بوده. اگر این‌قدر از لحاظ نظری با هاشمی مخالف بوده چرا تا پیش از این سکوت کرده و یا چرا بعد از رد صلاحیت او صحبت‌هایش خطاب به افراد دیگری شده. (نمی‌خواهم مثل بچه‌ها بهانه‌گیری کنم اما این‌ها کنار هم کمی ذهنم را درباره‌ی راستی و صلابت مبنای فکری او به شک می‌اندازد.) 
سنم آن‌قدر کم نیست که تبلیغات و هزینه‌های تبلیغی آن‌دوره‌ی قالیباف را یادم نیاید. (آدمی که  با مبنای گفتمان ناب اسلامی  وارد عرصه شود جوری دیگری عمل و مدیریت می‌کند)
نمی‌دانم چرا منطقم مدام این ایرادها را به ثبات داشتن قالیباف در اندیشه‌  طرح می‌کند و مبنای عملی مشخص داشتنش را زیرسوال می‌برد. 
نمی‌توانم خودم را متقاعد کنم که عملِ برخاسته از گفتمان اصیل انقلابی، منجر به دورخیز کردن برای انتخابات از هشت ماه پیش شود. (که تذکر حضرت آقا را هم در خراسان شمالی به دنبال داشت) ‌
آبادانی مادی و فراهم آوردن امکانات رفاهی برای شهروندان و در مواردی تسهیل امورات و امکانات هیئات مذهبی وکمک به دایر شدن نمایشگاه‌های فرهنگی و ... در راستای عمل بر اساس ارزش‌های اسلامی خوبند اما مبنا داشتن عمل و مدیریت فرد را ثابت نمی‌کند. (چه بسا شهردارهای بسیاری در سراسر دنیا جهت رفاه حال همه‌ی شهروندان با مذاهب و باورهای مختلف امکانات مادی و رفاهی بسیار بهتری فراهم می‌کنند برای جلب رضایت‌شان)
من نمی‌خواهم ولایت‌مداری قالیباف را زیر سوال ببرم. اتفاقا معتقدم ارادت او به رهبری، شهدا، جنگ و ... هزاربرابر من ( یک الف‌بچه‌‌ای که تازه سر از تخم درآورده)  است اما برایم اثبات نشده که او مبنای فکری محکمی در حرکت گام‌به‌گام مطابق این گفتمان داشته باشد. (به دلیل همان موارد ریز و درشتی که مختصرا ذکرش رفت)


هفتم:
در این هفت مرحله‌ی نگاه‌ آخرم، عجیب دچار سردگرمی شده‌ام. دلِ رأیم با قالیباف است و منطق رأیم با جلیلی. انقلاب ما فرهنگی بوده و امام انقلاب را با شعار اسلام و احکام اسلام و ارزش‌های اسلامی شروع کرد و بعد به رفاه حال مردم اشاره کرد. نباید نقش گفتمان و شعارهای انقلاب را کمتر از رفاه و پیشرفت حال مردم بدانیم. 
نکته‌ی اساسی این است که:
اگر در انتخاب کسی که در گفتمان انقلاب و امام و رهبری قدم می‌زند اشتباه نکنیم، (به‌فرض این سخن جلیلی) خیال‌مان از این بابت راحت است که به گفته‌ی رهبری با جان و دل عمل خواهد کرد که «اقتصاد» الان اولویت اول کشور است. آن‌هم از نوع مقاومتی و تکیه بر تولید. و همتش را بر "کار" کردن بسیج می‌کند.
اما اگر در ثبات و محکمی کسی، در حرکت و اندیشه بر اساس گفتمان انقلاب شک کنیم، چه تضمینی برای عمل و مدیریت (هرچند جلوه‌دار)ش مطابق خواسته‌های گفتمانی امام و رهبری وجود دارد؟


هشتم:
از وقتی صحبت آمدن جلیلی به میان آمد، چندان رغبتی به او نداشتم و مثل خیلی‌ها آمدنش را ناشی از شور و شوق و احساس عده‌ای جوان حز‌ب‌اللهی داغ تازه به دوران رسیده، می‌دانستم. 
اما اولین صحبت‌هایش را که خواندم، جمله‌ای از او گوشه‌ی ذهنم نشست که ملتفم شد فرق کسی که با گفتمان «اسلام ناب» وارد عمل شده و کسی‌که به افتخار «کارنامه‌ی عملی‌»اش پا به میدان رقابت گذاشته در کجاست. آن‌جا که گفته: «انتخابات برای ما تنها طریقیت ندارد و بلکه موضوعیت هم دارد و رفتار ما در این زمینه باید نمونه باشد»
این‌که چرا کسی (در کنار کارنامه‌ی عملی نسبتاً قابل قبول) این‌گونه می‌اندیشد و فکر می‌کند کم‌‌چیزی نیست. شعارزدگی نیست. حقیقتی‌است حاکی از  اندیشه و حرکت او در گفتمانی ناب و مشخص. 

مچاله‌ها
1.تلاش کردم این نوشته را تا پیش از 8 صبح امروز منتشر کنم 
که شائبه‌ی بی‌قانونی پیدا نکند. 
کمی دیرتر شد اما.

به نظرسنجی‌های این‌روزها اصلا اعتمادی ندارم.
خیلی نتایج‌شان با هم فرق دارد.
(همه‌شان هم زیرشان یا بالاشان نوشته:
نظرسنجی یک مرکز معتبر)

برداشته‌شدن نظرسنجی لحظه‌ای
 (همشیه نزدیک به واقعیت) تبیان از روی این سایت
در حالی‌که آخرین‌بار جلیلی در آن اول بوده
و بداخلاقی دیشب سیما (پوشش ندادن همایش به مراتب پرجمعیت‌تر
جلیلی در تهران که همزمان با قالیباف بوده)
یک‌جورهایی شک آدم را می‌برد بالا که واقعا عده‌ای
برای رای نیاوردن جلیی کمر همت بسته‌اند.
(این فارغ از فشارهای بسیار زیاد به جلیلی است
که تو چون رأیت از قالیباف کمتر است باید به نفع او بروی کنار)
حرف من این است که:
یا این مسائل طرح نشود، یا کسی که طرح می‌کند
جواب این سوال را داشته باشد که
«چرا قالیباف به‌نفع جلیی نکشد کنار؟»
(اگر جوابش نظرسنجی است من باز مچاله‌ی 2 و 3 را تکرار می‌کنم)

4. درباره‌ی موضع‌گیری جناب جلیلی درباره‌ی فتنه به اخبار جدیدی رسیدم.
ایشان در سال 90 (یک‌سال و خورده‌ای بعد از انتخابات البته) به قم آمده
و به اندازه‌ی کافی موضع‌گیری خودشان را علیه فتنه‌گران 
اعلام کردند. 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۳
مهدی شریفی

نظرات  (۶۰)

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۵:۵۲ م.شریفی به --> جناب " . "
مومن خدا!
لااقل پاراگراف اول متن ما را می‌خواندی تا ببینی رای ما به قالیباف است یا جلیلی بعد نصیحت‌مان می‌کردی!


شما که بی‌نام کامنت خصوصی گذاشتید، اما برادرانه این را از من قبول کنید:
می‌دانی از چه متعجب شدم؟ این‌که فرض بگیریم من می‌خواستم به قالیباف رای بدهم و متنم در ستایش او بود، شما برای این‌که من را متقاعد کنی نباید لااقل نصف حرف‌هایم را می‌خواندی؟ به نظرت این روندی که شما در حمایت از جناب دکتر جلیلی پیش گرفتید که حرف‌های دیگران را نخوانده جواب می‌دهید بیشتر برای ایشان ضد تبلیغ نیست؟
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۳۹ زهره سعادتمند
زین پس آدما قبل ازدواج باید از طرفشون بپرسن 92 به کی رای دادی؟!
از بس که انتخاب امسال ریزه کاری و اینا داره. و خیلی از مسائل و اولویت های آدم ها رو مشخص میکنه.

ما که فک کنم یادمون رفته بود درمورد این چیزا صحبت کنیم(از بس هول بودیم:دی ). برای همینم الان رای مون با هم فرق داره.

پاسخ:
پاسخ: خب شما اگه به نفع جلیلی چند روز خونه رو ترک کنید، ایشون قول می‌دن به ایشون رای بدن!
خیلی شروع و پایان خوبی داشت ..
ذهنم به صغری کبری رسید دوباره .
.
خوشحالم که فردا بلاخره صندوق ها رأی را در خود می بلعند و من مجبور نیستم مدام جواب های تکراری را برای آدم های مختلف و تکراری تکرار کنم ...
این آخری دیگر بعد از همه ی استدلال ها خیلی جدی پرسیدند کی مغزت را به این تمیزی شستشو داده ؟! باور می کنید ؟ وقتی کسی نخواهد همه ی ظرفیت نگاهش را آزاد کند خب همین می شود دیگر :))
دیشب به خودم قول دادم تا لحظه ی اعلام نتایج هیچ بحث دیگری نداشته باشم ، تا الان هر کسی می خواسته به حجتی برسد رسیده لابد ... آن هم که نمی خواسته دیگر نمی رسد ... اصلا قالیباف یا حتی روحانی هم رأی بیاورند ما به پیروی از فرمان فرمانده مان تمکین می کنیم ...

پاسخ:
پاسخ: قطعا هر کسی رای بیاورد رئیس همه‌ی ماست.
باز خوبی این دوره این بود که تا آمد نوبت به بداخلاقی‌ها برسد و تخریب‌های مغرضانه اوج بگیرد فرصت تمام شد و به روز انتخاب رسیدیم.
در هر صورت خدا را شکر که رهبر عزیزمان از اوضاع فعلی انتخاباتی تا اندازه‌ای راضی هستند.
چرا از قالیباف یا همان اژدهای هفت سر ننوشتید؟ انقدری که ما تخریب قالیباف رو دیدیم تخریب جلیلی رو ندیدیم. منتهی جلیلی کلی آدم داشت که ازش دفاع کنن و قالیباف تنها مونده بود. اصلا قبول ندارم اونجایی که نوشتید: بی‌شک او بیشترین تخریب‌های خواسته و ناخواسته را از طرف‌داران نامزدهای دیگر دریافت کرده!
من به عینه توهین هایی که طرفدارهای جلیلی به روحانی و قالیباف و رضایی میکردند رو دیدم. با منبع موثق میتونم براتون کارهای غیراخلاقی شون رو مثال بیارم. جسارتن بی اخلاق ترین های این دوره انتخابات طرفداران جلیلی بودند(البته نه همشون.غالبشون). اما وجدانن شما از طرفدار قالیباف چی دیدید؟

پاسخ:
پاسخ: ببیندید دوست خوبم! (الان نمی‌دونم شما همون "." قبلی هستید یا یه "." جدید)
سیر صحبت من تاحدودی روشن بود. من از چهره‌های متفاوتی که درباره‌ی جلیلی ساخته شد حرف زدم. چهره‌هایی که بعضا متضاد بودند.
این مدل چهره‌های مختلف در این سطح از هیچکس دیگری تصویر نشد. منظورم از جمله‌ی "بی‌شک ..." این بود. (به‌عبارتی از لحاظ کیفیت و تصویرهای گوناگون نه از لحاظ کمیت"
این‌که از لحاظ کمیت کدام نامزد بیشتر تخریب شد را من به‌هیچ‌وجه اطلاع ندارم. چون احصاء نکردم. طبیعی است که طرف‌دار هر نامزد احساس می‌کند نامزد مورد نظر خودش بیشتر از بقیه تخریب شده.
در هرصورت تخریب به هیچ‌وجه کار شایسته‌ای نیست و من با شما موافقم.
من اصلا آن جمله را ننوشتم و از تخریب نگفتم!

پاسخ:
پاسخ: کدام جمله.
(ببخشید من چون چند کامنت مختلف با موضوعات مختلف با عنوان "." دارم نمی‌دانم شما دقیقا کدام‌شان هستید)
من هم شدیدا با نظر . موافقم
موافق قالیباف و مخالف جلیلی نیستم ولی خوبه حاج اقا پناهیان گفتند اشکال شرعی و اخلاقی داره تخریب قالیباف توسط حزب اللهی ها
وضع بسیار دردناکه
باید چشمامونو رو حقایق نبندیم
حداقل طرفدارای قالیباف و غیره نامزدشون رو در حد پرستش نمیدونن و عاری از هر خطا و اشتباهی!!
متاسفم که امت حزب الله
چه قالیبافی ها و چه جلیلی ها اونقدر حب قدرت گرفته شون که حاضرند برای رسیدن به یک صندلی دنیا و اخرت عده ای رو به باد بدن ...
از این بدتر اسم اسلامو انقلاب و حضرت اقا رو بین خودامون زمین بزنند ...
به قطع فتنه ی 92 همین هست !

پاسخ:
پاسخ: الان متوجه نمی‌شم. به‌نظرتون من در این پست جناب آقای قالیباف رو تخریب کردم؟
تو رو به جان عزیزان‌تان کلمه‌ِ "تخریب" رو به جا به‌کار ببرید. من فکر می‌کنم به همان میزان که محسنات جناب جلیلی را گفتم، از خوبی‌های آقای قالیباف هم حرف زدم.
تنها به نقطه‌ای افتراق اشاره کرده‌ام که آن‌هم اسمش به هیچ‌عنوان تخریب نیست. صادقانه نظرم را درباره‌ی ایشان گفته‌ام.
این فاطمه ی اخری با فاطمه ی اولی
دوتاست یعنی یکی نیستن :)

پاسخ:
پاسخ: حالا شما فاطمه‌ی اولی هستید یا آخری؟!
(چرا امروز همه‌ی کامنت‌ها مشترک اسمی‌دارند. گیج شدیم ما)
استرس دارم نمیتونم متنو بخونم.به قالیباف رای میدین شما هم ؟ :دی
ایول!

پاسخ:
پاسخ: خب متن رو بخونید. متاسفانه باید بگم نه.
سلام
اشکمو دراوردین شما
این چند وقت خیلی سعی کردم احساسی تصمیم نگیرمو مردد بودم بین دو گزینه ولی خب این دوروز آخر،برام مسجل شده به جلیلی رای بدم....
این روزا هرچی فریاد میزنم،کسی صدامو نمیشنوه،یا من لال شدم یا دیگران کر! ویا فریادم در سکوت خفه میشه...
دیروز ساعت 5تو ورزشگاه،شاخ هایم داشت درمیومد،بس که جمعیت کم اومده بود(مراسم ساعت5ونیم شروع میشد) تا ساعت 6دیگه حایی واسه سوزن انداختن نبود،خانوما نصفی از زمین رو پرکردن و آقایون جایی واسه نشستن نداشتن...
شب که ساعت 10ونیم برگشتم خونه واخبارو نگاه کردم،شاخ هایم صدبرابر بیشتر زد بیرون،که هیچ چیزی نشون ندادن وفقط در حد5ثانیه یه قسمت کوچیک رونمایش دادن!
اینه که میگم امروز باخوندن متنتون اشکم درومد...

منم بانظرتون موافقم و نظرسنجی هارو قبول ندارم،وجالبه که الان همه دارن به نظرسنجیا استناد میدن ومیگن چون رای قالی بیشتره،مصلحت اینه که جلیلی ها به قالیباف رای بدن که روحانی نیاد بالا واین به مصلحت نظامه....ومتاسفانه نمیتونم جواب قانع کننده ای بهشون بدم جز اینکه من این نظر سنجی ها رو قبول ندارم...


دلمو بیشتر قرص کردین ...
ممنونم که واقعا جامع مساله رو بررسی کردین....
ممنونم

پاسخ:
پاسخ: این ماحصل مدت زیادی بحث و گفت‌وگو و شنیدن نظرات این‌وآن بود.
من موافقم با این‌که باید معقولانه جلوی سکان‌داری یک اصلاح‌طلب‌کارگزارانی معلوم‌الحال را گرفت اما شرائط فعلی را چندان حاد نمی‌بینم. (چون تنها استناد عده‌ای به نظرسنجی‌هایی موهوم است)
راستی یادم رفت بگم،اگه قالیباف رای بیاره،مجبورم که قبولش کنم ولی هر وقت میبینمش یاد فردی میوفتم که قبل از مسابقه ،محیطشو واسه خودش دستکاری کرده که روز بعدش،نفر اول مسابقه ی دو بشه...!

پاسخ:
پاسخ: قطعا وظیفه‌ی ماست که به منتخب ملت تمکین کنیم. و الا هیچ فرقی با قانون‌شکنان 88 نداریم.

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۲۵ . جدید(اولی!)
به قالیباف رای نمیدین؟! پس این پست چی بود! :|

پاسخ:
پاسخ: این پست تحلیلی بود برای رسیدنم به انتخاب اصلح!
اصلا درست که قالیباف گفتمان ندارد. بیایید به این هم فکر کنید که آیا جلیلی گفتمان دارد؟ خودش که میگوید بله. گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان اسلام ناب. و بیایید با عملکردش، با برنامه اش و با حرفهایش تطبیق بدهید. واقعا کو گفتمان؟ اسلام ناب فقط چهار تا حرف انشائی زدن است؟ دیوار بتنی بودن است؟ این یک شعار توخالی و توهمی بیش نیست. در یک پاراگراف گفتمان جلیلی که اسلام ناب است را توضیح دهید و با مبانی اسلامی تطبیق دهید.

پاسخ:
پاسخ: اگر من بخواهم با یک عبارت گفتمان را شرح دهم یعنی درک درستی از گفتمان ندارم. چون گفتمان یک جمله یا یک شعار نیست که بشود این‌قدر کوچکش کرد.
اما می‌شود مفهوم گفتمان را این‌طور توضیح داد که «روی‌کردی هماهنگ در عرصه‌های سیاست داخلی و خارجی و توسعه پایدار اقتصادی و فرهنگی و ....» حالا وقتی می‌گوییم گفتمان ناب اسلامی، یعنی رویکردی (ّبا ویژگی‌هایی که بیان شد) که طابق‌النعل بالنعل از اصول دست اول اسلامی گرفته شده باشد. حالا می‌توان در ادامه برای گفتمان ناب اسلامی (که شرح تفصیلی‌اش را باید دانشمندان و متفکرانی همچون حضرت امام خمینی و حضرت امام خامنه‌ای که سالیان سال با متون دینی سروکار دارند عهده‌دار شوند) شاخص‌هایی در عرصه‌های مختلف بیان کرد.
مثلا کسی که در سیاست خارجی طبق گفتمان ناب اسلامی (همان گفتمان امام و رهبری) حرکت می‌کند، انقلاب اسلامی را ابرقدرتی در عرض قدرت‌های دیگر می‌پندارد. از موضع بالا با دیگران ارتباط برقرار می‌کند. و در ضمن توجه به منافع و معیشت مردم به دنبال باج دادن و کوتاه‌آمدن در مقابل بیگانگان نیست. (همان مقاومت) یا مثلا در اقتصاد قائل به اقتصاد مقاومتی و تولید حداکثری داخلی است (نه واردارت کالاهای لوکس و ماشین‌های آن‌چنانی). تبعیت از مقام ولایت و خردودرزی ولایت‌مدارانه، توجه به پیوست‌های فرهنگی و ارزشی در امور کلان اجرایی و توسعه‌‌ی همه‌جانبه در کنار توسعه‌ی مکانیکی و ....
خیلی زیاد است. واقعا می‌خواهید همین‌طور ادامه بدهم. (البته من سواد درست و چندانی ندارم)
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۴ خارج ازچارچوب
این جناب نقطه که میگه کسی نبود از قالیباف دفاع کنه مث که از خونشون بیرون نیومده و سر به ستادای پرتعداد جناب شهردار نزده!
به شخصه به خاطر یک بحث ساده در رابطه با عملکرد هشت ساله...کم مونده بود با چک و لگد از ستاد ایشون پرت شم بیرون..!

پاسخ:
پاسخ: سیدجان حالا این بحث‌ها طرح شدن نداره. طرف‌دارهای تند و منطقی در همه جا هستند. نمی‌شه همه رو با یه چوب توبیخ کرد. (البته قصدم این نیست بگم تو هم همچه منظوری داشتی ها)
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۲ . جدید(اولی!)
خارج از چارچوب
اشکال نداره ما رو هم از ستاد جلیلی میخواستن بندازن بیرون
یر به یر میشیم!

پاسخ:
پاسخ: ایضا. همان پاسخ خارج از چارچوب
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۲ یکی از همین حوالی
«ایشان در ایام فتنه به قم آمده و به اندازه‌ی کافی موضع‌گیری خودشان را علیه فتنه‌گران اعلام کردند.»

می‌شه اطلاعات دقیق‌تری بدید که بتونیم درباره‌ش سرچ کنیم؟

پاسخ:
پاسخ: دارم تلاش می‌کنم آمار دقیق آن جلسه برای‌تان دربیاورم. انشالله
بعد از سرچ:
http://www.jebhepaydari.ir/main/index.php?Page=definition&UID=34873

البته باید اصلاح کنم خبر رسان من سالش را گفته بود ایام فتنه و بعد فهمیدم سال 90 بوده. لذا ضمن عذرخواهی این قسمت متنم را (ایام فتنه) اصلاح می‌کنم.
مطلبتو کامل نخوندم چون از همون اول استدلالات غلط بود.
درمورد پیامک "ملیونی" مبنی بر سعه صدر نداشتن جلیلی از زبان مهدوی کنی. دوست عزیز ! حباب جان ! ما تو دانشگاهیم ! خود دوستم شخصا ازش پرسیده بود ! کدوم پیامک الکی؟ عجبااا !

پاسخ:
پاسخ: ببین سهیل خوب.
گیرم من اول کلام یه استدلال غلط آورده باشم از نظر تو.
منطقیه کل متن رو نخونی و ...
اگه من با کسی این‌کارو بکنم بهش حق می‌دم که بهم بگه "طرف‌دار متعصب کاندیدای محبوب خودش"
به سایت "الف" سر بزن نقدای عالی ای ب جلیلی تو حوزه های مختلف نوشته .

پاسخ:
پاسخ: اون‌ها رو هم دیدم. تند و جانب‌دارانه!
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۲ عینُ شینُ قاف
جالبه بعضی یه زحمت کوچولو به خودشون ندادن کل متن رو بخونن و فقط با خوندن تیتر نظر گذاشتن!
کاش یه شماره فونت نوشته رو بزرگتر میکردید چشامون در اومد افتاد رو کیبورد!

پاسخ:
پاسخ: متاسفانه کمی آزار دهنده بود برام این برخورد برخی دوستان.
بابت فونت شرمنده. چون عادت به بلندنویسی ندارم، تنظیمات قالب رو این‌جوری کردم. این‌بار دیگه چاره‌ای نبود از بلند نویسی.

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۳ عینُ شینُ قاف
بسم الله الرحمن الرحیم
شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟
امام فرمود:
عادل، صادق، فقیه، با تقواترین را انتخاب کن
- اگر به تشخیص نرسیدم؟
ببین افراد متدین به کدام متمایلند
- اگر نفهمیدم؟
بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می‌پسندند او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر خشمگینشان می‌کند او را برگزین.

منبع: اصول کافی ج1ص68
تهذیب ج6ص256باب البینات

پاسخ:
پاسخ: متشکر از این راه‌کار مستدل انتخابی که نوشتید.
نهایتش اینه که ما دوست میداریم که اصوا گرایان روی کار بیاین و تمام بحث ها سر درجه ی این اصول گراییه.

جالبه که سایت رجا نیوز حماه سایبری شده نه؟!

پاسخ:
پاسخ: آره. درجه ش به حال آینده کشور اثر میذاره.
برای ما که باز می شه. فکر نمی کنم.
این دیدن فقط جنبه ای از آموزه های ناب اسلامی است

پاسخ:
پاسخ: خب گفتمان انقلاب هم قرار است آموزه‌های اسلام باشد دیگر!
ضمن تشکر از جنابعالی بخاطر مطالب پر بار و راهگشاتون که توفیق خواندنش نصیب من نشد!( بابا من اینقدر سرم شلوغه و برنامه هام فشرده اس که امروز تو اتوبوس از شدت خستگی با چشم باز خابم برد! چه توقعی دارید آخه از من؟)
و ضمن تشکر از کامنت عین شین قاف که عالی بود.
تقاضای من از شما اینه که برای شماره 4 منبع معرفی کنید چون امروز هرچی با دایی جان بحث کردیم که جلیلی ساکت نبوده قانع نشد.
خدا دایی لجباز و یه دنده نصیب هیشکی نکنه.آمین!

پاسخ:
پاسخ: خب اگه نخوندید چطور درخواست منبع کردید برای قسمت چهارم.
درباره‌ی موضع‌گیری ایشان در سال 90 منبعی پیدا کردم:
http://www.jebhepaydari.ir/main/index.php?Page=definition&UID=34873
فوری :
http://shafaf.ir/fa/news/192144

پناهیان: دشمن از قالیباف احساس خطر کرده؛ بقیه به نفع او کنار بروند+فیلم

پاسخ:
پاسخ: البته پرواضحه که خطاب آقای پناهیان به جناب ولایتیه.
مستحضر هستی که دیروز (نه یک هفته‌ی قبل و یک ماه قبل) جناب پناهیان در همایش حامیان جلیلی در ورزشگاه شهید حیدرنیا گفته که با رای به جلیلی دروغ بزرگ انتخابات (سازش با غرب باعث بهبود اوضاع اقتصادی می‌شود) را برملا کنیم!
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=160124

انتشار این اخبار (جهت سوء استفاده‌ برای کنارروی جلیلی) مصداق بی‌تقوایی است. ای‌کاش ما به آن دامن نزنیم!
جلیلی متاسفانه نوعی تکبر " خود اکمل بینی " رو حتی بدتر از قالیباف داره ؛ اصول گرایان باید برای جلوگیری از تشتت به قالیباف رای بدند .
فیلم های زمان جنگ و کارهای زمان امروزش رو دیدیم ؛ آدمی که تو 30 سال عوض نشده و از اصولش کوتاه نیومده ؛ مطمئن باش این آدم بعدا هم عوض نمیشه

پاسخ:
پاسخ: این خود اکمل بینی جلیلی رو نمی‌دونم از کجا برداشت کردی. اگه واقعا منظورت همون حرف بی‌اخلاقانه‌ایه که توی مناظره به جلیلی نسبت دادن که "هر چی ما می‌‌گیم شما می‌گی من می‌دونم غلطه" یا این‌که دارن به جلیلی فشار می‌آرن که "تو حتما رءیت کمتره و باید بری کنار" حرفت اصلا برای من حجت نیست. اگر دلیلی دیگه‌ای برای این مطلب داری ممنون می‌شم منو تو فرصت باقی‌مونده آگاه کنی.
دلیل اصلی من برای کنار گذاشتن قالیباف این نیست که ایشون قراره تغییر کنه. من همین وضع موجود ایشون رو (با همه‌ی محاسنی که توی متنم بهش اشاره کردم) در مقابل وضع موجود جلیلی اصلح نمی‌دونم.
این صفحه ای که آقای سهیل گفته باز نمیشه
میشه بفرمایید ئاسه کی بوده این صحبت؟!

ما که دیروز دیدیم تو همایش به شدت داشتند از جلیلی دفاع میکردند آقای پناهیان

پاسخ:
پاسخ: به زمان صحبت اشاره‌ی نشده. صدای فلیم برای من هم پخش نشد. اما متنی که گذاشته بود خطابش به ولایتی بود و هیچ‌جا اشاره به کناره‌گیری جلیلی نکرده بود.
تصحیح میکنم.صفحه ای آای سهیل گفتن باز مشه.
تاکیید میکنم همه برن ببینن, هیچئکجاش نگفته : "دشمن از جلیلی احساس خطر کرده,همه به نفع اون کنار برن.

آقا ما که دیروز تو همایش دیدیم از کاندیدای ما بسیا بسیار زیاد طرفداری کرد و حق را به ما داد...
بماند حالا ولی دوستان مواظب افکارو حرفایی که میزنید باشید , اگه فقط یه رای به نا حق برگرده, جوابگو باید باشید!

پاسخ:
پاسخ: البته سهیل هم نگفته بود که پناهیان گفته باید جلیلی کنار بره، اما انتشارش این شائبه رو به ذهن میاره و ای‌کاش بیشتر احتیاط کنیم.
حالا البته من نمی دونم اینکه بعضیا کل پستو نخوندن و با توجه به تیترش کامنت گذاشتن و خودشونم گفتن که پستو نخوندن چیش واسه جناب ع ق ش جالب بود!!!
ولی خب به هرحال! الان که متنو خوندم کامل:
من نمیدونم به خاطر اینکه نظرم با شما فرق میکنه اینطوریه یا واقعا! که فک میکنم این دلیلایی که شما نوشتی و میگی الان که انتخابت جلیلیه با عقلت تصمیم گرفتی و انتخابت اگه قالیباف بود احساسی بود، تو ذهن من برعکسه! یعنی حتی فک میکنم حتی موقع نوشتنشونم احساسی بودین! (اصلا نمیخوام القا کنما،حس میکنم)
و اینکه دیگه فک میکنم اصن بحث کردن فایده نداره الان. هر کی میخواسته تصمیم بگیره،گرفته. مگه اینکه کسی کناره گیری کنه!

پاسخ:
پاسخ: من متنم رو پیش از نگارش مهندسی نکردم. این‌که دیشب دقیقا حس و حال و شور و شوقم برای رای به قالیباف به‌خاطر محسنات قشنگش تحریک شد رو واقعا عرض کردم.
و بعد از این‌که واقعا و منطقا باورم رو دو دو تا چهارتا کردم،‌دیدم اگه بخوام علی‌رغم این اعتقاد (که بهش اشاره کردم توی متن) به قالیباف رای بدم، نمی‌تونم حجت شرعی داشته باشم برای رأیم.

بعد اضافه شد:
البته می‌دانید. ماحصل این‌که می‌گویم باید با احساس به قالیباف رای داد این است که اولین انگیزه ادعای اصلح بودن قالیباف زرق و برق و خوش‌گل‌کار کردن او در تهران است. حتی بی‌آنکه بیاندیشیم دقیقا این مدل مدیریتی از کدام مبنا اتخاذ شده و واقعا آیا جهادی هست یا نه. (در این باره آماری از پروژه‌های تهران دارم که ذکرش واقعا ترس از سوء استفاده علیه قالیباف و تخریب بداخلاقانه‌اش می‌رود و نیازی نمی‌بینیم به ذکرش) حرف اصلیم این است که نشسته‌ایم و مبنا و گفتمان این مدیریت چشم‌نواز شهری را بررسی کنیم؟ یا اکتفا کرده‌ایم به دیده‌ی چشم و ...
و الا من خیلی ارادت دارم به جناب شهردار.
فیلم برای من باز شد و هیج جای اونم نگفته بود بقیه به نفع قالی باف برن کنار...!


فقط میتونم بگم باید توکل کرد به خدا
همین

پاسخ:
پاسخ: بله. ظاهرا یک بی‌اخلاقی رسانه‌ای دیگر علیه رأی آوری جلیلی است.
امید که ناخواسته این اتفاق‌ها بیفتد نه با برنامه!
بله ، مثل اینکه فیلم برای قبلترهاست و پناهیان هم ضمن "حمایت از قالیباف" رای خودش رو جلیلی اعلام کرده و گفته ائتلاف در شرایط فعلی مفید نیست .
ولی خب من که نامزد "اصلحم" قالیبافه . :)
به امید خدا

پاسخ:
پاسخ: می‌گم یه آماری منتشر شده از نظرسنجی صداوسیما.
ای‌کاش حقیقت باشه و بداخلاقی‌هایی که علیه جلیلی پخش شد تو رسانه‌ها (که میزان رأیش کمه و باید کنار بکشه) با رای آوردنش تو دور اول تموم بشه.
ینی نظر سنجی صدا و سیما گفتن جلیلی؟!
یکی از فامیلای نزدیکمون یه سمت بالا هم داره تو صدا و سیما ,دو سه روز پیش میگفت قالیباف با یه اختلاف فاحش بالاتره!

پاسخ:
پاسخ: من همچین آماری بهم رسیده اما خواهشا صبر کنیم و الکی پخشش نکنیم. درصدهای اون نظرسنجی خیلی جدید بود. از طرفی منبعی که ذکرش کرده بود برام کمی موثقه. احتمال حقیقت نداشتنش هم هست.
بسیار عالی بود تحلیلتان...خوشحالم که همه (البته اغلب همه)دنبال انتخاب اصلحند...و این دو به شکی میان جلیل-قالیباف گریبانگیر خیلیها شده....که نتیجه اش در این روزها متفاوت بوده...همین الان یکی از دوستان خوبم با تحلیل مشابه به آقای قالیباف رسید....اما بنده اگر امتیاز 50-50 به هر دو آقایان بدهم با در نظر گرفتن ضعفها و قوتها...میماند ملاکهای خودم...اخلاق...صراحت در بیان...عمق گفتار(تفاوت بین یک فرد گفتمانی و یک فرد عملگرا در هیمن است عمق در گفتار...انصافا گفتار دکتر جلیل رو با جناب قالیباف مقایسه کنید...تیز بینی و دوراندیشی دکتر کجا و چاره جوئی برای حل مشکلات فعلی کجا...

پاسخ:
پاسخ: آره. به نکات خوبی اشاره کردید. صبح وقت نوشتن مدام این‌ها می‌آمد گوشه‌ی ذهنم که جایی حتما به‌شان اشاره کنم. اما بس دریای عمیقی‌ست این مباحثه، از ذهنم پرید در نهایت.
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۵۴ خارج ازچارچوب
جای این نگاه منصفانه و بی تعصبت بین عموم مردم خیلی خالیه!
حالا که "رای مون" مون تفاوتی نداره ولی بعد از انتخابات سر یه فرصتی بهت میگم که آقای قالیباف حتی نمیتونه دل رای تو رو باخودش ببره.من به همون اندازه ای قالیباف رو مناسب رئیس جهوری برای خودم نمیدونم که روحانی رو.
فعلن چاره ای جز دعا کردن ندارم.

پاسخ:
پاسخ: ایشالله که اصلح اول بره توی قلوب مردم بعد از اونجا بره توی صندوق بعد بیاد بیرون بشه رئیس‌جمهور!
الان که بی تعصب نگاه میکنم میبینم تخریبی که علیه جلیلی صورت گرفت واسه هیچ کدوم از نامزدا به گستردگی و عمیق و اساسی نبود...
جالبه...
کلا من امروز به چیزای جالب زیاد برخوردم...

الله العلم

پاسخ:
پاسخ: بنده هم در جمع‌بندی‌هایم به همین رسیدم. تخریب علیه دیگران محدود به چند مورد خاص بوده است.
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۲ زهره سعادتمند
http://www.598.ir/fa/news/140380/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۳ زهره سعادتمند
در کمال مسرت باید خدمت تون عرض کنم بدون ترک منزل و این ها هم رای شدیم
:)

پاسخ:
پاسخ: پس ایشون رای شما رو ازتون گرفته ظاهرا!
دوستان قراره امشب ساعت 11 برای ظهور حضرت حجت عجا الله تعالی فرجه , و انتخاب فرد اصلح دعای توسل خونده بشه
اگه دوست داشتین شرکت کنید

پاسخ:
پاسخ: انشالله
تقدیم به زهره جان
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۱ م.شریفی به همه
قابل توجه دوستانی که نقش "داشتن گفتمان و مبنای صحیح برای عمل‌ و کارایی" رو خیلی کمر‌نگ می‌دونن. صحبتای حضرت آقا درباره‌ی ریاست جمهوری:

http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=160168

(تذکر: بنده به هیچ‌وجه قصد ندارم مصداق خاصی رو به کلمات ایشون بچسبونم. اصل حرف و راهنمایی ایشون مدنظرمه)
به جهت نداشتن آدرس وبلاگ مخاطبی که با نام "نفس" کامنت میزارن از فضای اینجا استفاده می کنم و به ایشون بابت روحیه خستگی ناپذیرشون تبریک می گم. :)

به جناب شریفی و بقیه هم همینطور
همگی در پناه خدا باشید.

پاسخ:
پاسخ: انشالله صبح فردا تکلیف‌مان را به خوبی و با خلوص نیت ادا کنیم.
متشکر از لطف شما
موفق باشید و سربلند
این متن نظر کسی رو شاید عوض نکنه ولی امثال بنده رو مطمئن تر می‌کنه؛ ممنون!

پاسخ:
پاسخ: بله. مخصوص که این ساعات دیگه خیلی‌ها حتا متن مخالف کاندیداشون رو نمی‌خونن چه برسه که بخوان تاثیر بگیره.
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۶ سرباز شهاب
من هنوز به قطعیت نرسیده بودم برای رای.اما این پست خیلی خوب بود.تحلیل جالبی بود.
این چند وقت بعضی از طرفدار های آقای جلیلی که تند رو بودند داشتند نظرم را عوض می کردند.عده ای واقعا اسطوره سازی های احمقانه ای میکنند و با تخریب آقایان روحانی و قالیباف سعی می کنند رای جمع کنند که این بیشتر ضد تبلیغ است.

پاسخ:
پاسخ: این نوعی جنگ روانی علیه دکتر جلیلی بوده و هست که "حامیانش همه تندرو و افراطی و احساسی و متعصب و ..." هستند.
قطعا خیلی از میانه‌رو ها را از روی آوردن به ایشان دور می‌کند.
تخریب چیز بدی است و متاسفانه از جانب همه (همه‌ی طرف‌داران این 4_5 نفر اصلی) علیه همه‌ اتفاق افتاده. مخصوص طرف‌دران جلیلی یا قالیباف فقط نیست.
باید مراقب باشیم، چشم به طرف‌دارها ببندیم و به تشخیص‌مان از فرد اصلح پایبند باشیم.
سلام.
یک سال و اندی بعد از فتنه دیر نیست؟
قالیباف ظاهرا سوم تیر همان 88 در گفتگوی ویژه خبری ظاهر شده است.
...
این روزها با شنیدن برخی حرف‌ها که از آن مطلع نیستی و برخی برچسب‌ها به جای آنکه منطق در میانمان حاکم باشد خورد کردن دیگران حاکم شده است.
همه به دنبال این هستند که یک گوشه‌ای یک چیزی از کسی پیدا کنند و بعد علمش کنند در مقابل دیگران.
بگذریم که حرف‌هایم را این چند روز آنقدر در اسمس و کامنت و تلفن و حضوری و... زده‌ام که به قول همسرم:
- دیگر صدایت در نمی‌آید... کمی سکوت کن!

برایم حل نمی‌شود که چگونه بحث شیشه دودی را مطرح می‌کنی و سلمنا می‌گیری که پشتش خبری است.
چرا اگر شورای عالی امنیت انقدر مهم است هیچ گزارشی و عملکردی مبنی بر کارش در خصوص ارز و سکه و مسائل فرهنگی و... دیده نمی‌شود.
یعنی اگر گفتیم شیشه دودی است حتما پشتش خبری است.

و باز به ذهنم می‌رسد که دیکته نانوشته خطا ندارد.
همین اشکالاتی که به دیگران گرفته می‌شود بدون شک اگر جلیلی هم رئیس جمهور شود همینها را می‌گوییم که چرا فلان‌جا دزدی شد چرا فلان‌جا اسراف شد و... .

عالم که عوض نمی‌شود.


...
متنت انصافا خوب بود و اصلا خسته کننده نبود. کاملا مدل آموزشی داشت و حقته که خیمه 600 بهت بیشتر بده.
احسنت.
کاش آن همه اسمسی که به نفع جلیلی بود و کذب محض بود و در سطح ملی منتشر شده بود را هم می‌گفتی.

پاسخ:
پاسخ: سلام
ببین حسین مهم‌ترین ایرادی که درباره‌ی جلیلی هست و من توی متن بهش اشاره کردم بحث کارامدی و مدیریت اجراییه. خواهشا به این توجه کن که ما از مدیریت اجرایی کلان مملکت چی می‌خوایم!
(حضرت آقا زمانی که با اون رای قاطع برای ریاست جمهوری نامزد شد و رای آورد سابقه اجرایی مثل قالیباف نداشت. مهم توان مدیریت بخش‌های مختلف و پایبندی و تعهدش به مقاومت و مهمه)
خواهشا یه نگاه بکنیم به اینکه وقتی پدر علم مدیریت ایران میاد از جلیلی حمایت می‌کنه لابد یه چیزی توی این بشر و پشت شیشه دودی دیده.
یا اینکه توی تیم اقتصادیش نویسنده‌ی برنامه‌ی پنجم توسعه حضور داره.
این‌ها ملاک‌ها کمی نیست.
ببین توی متن هم تاکید کردم. من پدرکشتگی با قالیباف ندارم. یا خدای‌نکرده اون رو منافق و کافر نمی‌دونم که به هر قیمتی بخوام به جلیلی رای بدم. تو هم یه مقدار بپذیر که لابد من هم منطقا و در محضر خدای بالاسرم تحقیق کردم. ادبیاتت این چند روز طوری شده که انگار هر کی در نتیجه‌ی تحقیقاتش به قالیباف نرسیده و به جلیلی رسیده، در اثر شایعات و بدون علم و بدون توجه به این نتیجه رسیده.
۲۴ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۹ / پنجـــره باز / تـرمــ ه
(✔) ایـامــکــم سـعـیــدا" جـلـیـلا ...


با افتخار لینکتون میکنم .:)

پاسخ:
پاسخ: طاعات سیاسی‌تون قبول.
سلام
الان فقط دل گرمم به مشیت الهی


کاش این همه تشتت آرا نبود

سال 88 رو با تمام تلخیاش واسه خودم و کشورم,دوست دارم

بیشتر از امسال دوست دارم...
پست تان را دیروز خواندم ولی فرصت کامنت گذاشتن نبود .
در میان همه حرف ها و حدیث های این روزها ، خواندن تحلیل خوبتان آرامشی بود . سپاس.دلتان در دست دلدار .
سربلند باشید
۲۴ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۲ زهره سعادتمند
نه اتفاقا.
ایشون با بنده هم رای شدن.
استدلال های ما رو قوی تر دیدن خداروشکر.
دوست من سلام
خوبی انتخابات اینه که آدم ها مخشون رو به کار میندازن. امیدوارم -اگه لازم بود- این دفعه گفتمان تا آخر به مشقت هاش پایبند بمونه. خداییش قالیباف آدم رو بدجور وسوسه می کنه. دعا کن دور دوم بین روحانی و قالیباف باشه تا من به قالیبافم رأی بدم دلم خنک شه. تو هم این جوری نه شرمنده دلت می شی نه عقلت ...
آخ آخ آخ آخ! یاد 88 افتادم. اون موقعا مام واس انتخابات می نوشتیم. البته شما بسیار بسیار پخته تر دست به کیبورد می شید. بالاخره نویسنده حرفه ای کجا آدم عامی کجا!؟
بد بخت شدیم رفت که آقا

پاسخ:
پاسخ: نگید بدبخت. ما به وظیفه عمل کردیم. خواسته مردم با تشخیص ما تفاوت داشت.
۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۵۲ خارج ازچارچوب
من تسلیت میگم
به تمام مذهبی ها،حزب اللهی ها،طلبه ها،اصولگرها و خصوصن خانواده ی شهدای هسته ای.

پاسخ:
پاسخ: ناراحتی جای خود.
حضور حماسی مردم را تبریک بگوییم. به تبعیت از ولی‌امرمان.
من به جلیلی رای دادم. امروز یه نفر بهم گفت: انقدر اختلاف انداختید که بالاخره روحانی رای آورد.
من در جواب گفتم: اگه روحانی بالای 50 درصد رای بیاره که اگه همه جلیلی چی ها و رضایی چی ها و ولایتی چی ها و حتی غرضی چی ها به قالیباف رای میدادن باز روحانی رئیس جمهور میشد.
اگرم روحانی سر بخوره این ور و زیر 50 درصد رای بیاره هم که باز با محاسبه آراء باطله و احتساب رای همه اصولگرا ها انتخابات به مرحله دوم میکشید. پس این مهم نیست که چرا قالیباف و جلیلی اینقد کم رای آوردن، مهم اینه که چطور شده مردم به روحانی اینهمه رای دادن؟! مثل پدر من که دو دوره گذشته به احمدی نژاد رای داده بود.

پاسخ:
پاسخ: دقیقا حرف‌تان منطقی است.
رای مردم را نباید ندیده گرفت. بالاخره مردم خواسته‌اند.
واااای رند اول !!! آخه .... تا کجا ؟ دوست عزیز ! آخه یه کم فکر کن ! سخت نیست که ! اگه اینا متحد میشدن و یک جوی به نفع قالیباف درست میشد چه بسا تو دور اول از روحانی بیشتر رای می آورد و حداقلش می رفت تا دور دوم ، و اون وقت یک غلطی می کردیم نه افتضاح الان ! ای خداااا !

پاسخ:
پاسخ: سهیل جان.
آروم باش و منطقی. اگه قرار بود اون‌وقت به حساب نظرسنجی‌ها عمل بشه، باز هم روحانی دوم بود نه اول.
"چون معما شود آسان شود" رفتار نکنیم. هیچ‌کدوم ما انتظار این نتیجه رو نداشتیم.
رند اول منم با سهیل موافقم
خیلی از رای های قالیباف وقتی ریزش کرد که اصلاحات متحد شدن و رای های خاکستری قالیباف کم شد
خواهشا اینطوری هم تحلیل نکنید
با همین تحلیلای ناپخته هست که چهار سال استخوان در گلو و خار در چشم رهبر کردیم!!!!!!!!

پاسخ:
پاسخ: حتا اگر فکرتان درباره‌ی روزهای پیش درست باشد، موضع‌گیری فعلی شما "خط آخر کامنت‌تان" نه درست است نه مصلحت. احساسی عمل نکنیم.
سلام

فقط خدا به رهبر مون رحم کنه . من که امروز برای اولین بار در انتخابات سی و چهار ساله ی این مملکت گریه کردم . از صبح فقط تو نت ام و دستم به هیچ کاری نمیره . واقعا این رای بالا رو باید آسیب شناسی کرد . چرا مردم به روحانی رای دادند ؟ اجماع اصولگریایان هم باز شاید به دور دوم کشیده شدن انتخابات رو در بر داشت . این مسئله نارضایتی مردم رو از این چند سال بر سر کار بودن اصول گرایان و رفتار هاشون نشون میده . فقط دعا کنیم به سازش با امریکا نرسیم . فعلا که مقدمات جشن گرفتناشون رو با حضور موسوی و کروبی ورهنورد دارن تدارک میبینن وقتی بعد 8 سال جناب محمد رضا خاتمی انقدر شیر بشه که همچی پیامی بده دیگه باید دید منتظر چه تحولی در مملکت باید باشیم .
فقط دعا کنیم . نمیدونم شاید چند وقت دیگه دلمون برای همین احمدی نژاد هم تنگ بشه و بگیم کاش بود !!!!


راستی اول پستت رو که خوندم داشتم شاخ در می آوردم تا آخرش رو که خوندم خیالم راحت شد ، گرچه الان دیگه هیچ فرقی نمیکنه !

پاسخ:
پاسخ: من که خیلی زودتر از این‌ها دلم برای 8 سال گذشته تنگ شده اما خانم، با دست خودمون بهونه دست دشمن ندیم. شیخ حسن با همه اختلاف سلیقه‌های جدی که ما باهاش داریم، الان رئیس‌جمهوره و اگه ما دورش رو خالی کنیم معلوم نیست کیا دورش رو پر کنن. نکشیم کنار خودمون رو.
توی سرو کله خودتان نزنید. این آدم ها تمامشان از فیلتر شورای نگهبانی رد شده اند که حامی و حافظ نظام و ولایت فقیه است.
۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۵۶ خانم معلم به فاحا
موسوی و کروبی هم از همون فیلتر رد شده بودند . کاش میشد افکارشون رو اسکن کرد و فهمید توی سرشون و همین طور دلشون چی میگذره !
:) دندانم شکست.
متنتون رو دیر خوندم(شب اعلام نتایج) داغ دلم تازه شد نتونستم ادامه بدم
چقدر این نظر سنجی ها مزخرف بود
مردم ایران اصلا قابل پیش بینی نیستند
۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۵:۲۰ ماه پیشونی
منم یه جوون تازه به دوران رسیده بودم که از همون ورود جلیلی به صحنه ی انتخابات ایشون دل رای منو بردن!
الانم هیچ پشیمون نیستم.
من منتظر میمونم تا 4 سال دیگه!
دنیا باید بازم بچرخه و بچرخه تا ارزش بعضی آدما مشخص شه!
خدا خیرتون بده!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی