تن‌ها

بسم‌الله| هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان. ایستادم کنارت. گفتم «چرا تن‌ها؟». آستین‌هایم را زدم بالا و دست‌هایم را گذاشتم روی‌ ظرف‌های نشسته. یاد بچه‌گی‌هایمان افتادی. گفتی «آن‌روز توی حیاط خانه‌تان خیلی تلاش کردی حباب درست کردن را یادم بدهی. یادت هست؟» گفتم « یادم هست دوست داشتم برسانمشان به ماه». با انگشت‌های کفی‌ات حلقه‌ای درست کردی و نفس کشیدی تویش. حباب رنگی با نفس‌هایت بزرگ شد و رفت بالا. نشست کنار قرآن روی طاقچه.
هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان که حباب تو رسید به آسمان. به ماه.

51 |قرمز کم‌رنگ

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۱۸ ق.ظ
جعبه‌ی مداد‌رنگی بچه‌‌گی‌هایم، همیشه رنگی داشت که وقتی همه‌ی رنگ‌ها (حتا مشکی و سفید) کوچک می‌شدند، سالم بود و دست‌نخورده. بنفش. از وقتی فهمیده‌بودم بنفش ترکیب قرمز است و آبی،‌ بدم آمده بود از هویتش. دوست نداشتم به سرخی قرمز آب ببندم.
حالا اما نه کودکم نه کوچک و نه در حال نقاشی کردن. جناب حجت‌الاسلام و الملسملین حاج‌شیخ حسن روحانی!
امروز شما با پرچم بنفش‌تان، با آن کلید بزرگی که هرگز نفهمیدم توی سوراخ کدام قفل بسته جا می‌شود، رئیس‌جمهور من شده‌ای. رئیس‌جمهور قانونی من به‌خواسته‌ی بیش از نصف مردم این سرزمین.
می‌دانید!
88 عده‌ای پاکی این جمهوری را به جابه‌جایی 11 ملیون رای زیر سوال بردند و شیرینی آن حماسه را به کام ما تلخ کردند. ای‌کاش لابه‌لای جشن و پایکوبی و شادی‌های دیشب‌شان، فراموش نکرده‌ باشند شما تنها بواسطه‌ی 250 هزار رأی بالاتر از 50 درصد، رئیس‌جمهور شده‌اید و این نظام پاک خواسته‌ی مردم را حتا در این اندازه‌ کم حفظ می‌کند.
شیرینی حماسه‌ی حضور گوارای همه‌مان و شیرینی انتخاب شما گوارای وجود آن عده. امید که به‌خاطر افتراء‌ و تهمت‌های‌ 4 ساله‌شان به پاکی این نظام کمی پیش خود و خدای‌شان شرمنده شوند و بعدها قدر بدانند.

ما هم به احترام آن 250‌هزار رای و وفاداری‌مان به خون‌هایی که قانونیت قانون اساسی‌مان را امضا کرده‌اند، به شما احترام می‌گذاریم. حمایت‌تان می‌کنیم. نمی‌گذاریم کسی با خراب کردن شما، اقتدار مملکت‌مان را خراب کند. نمی‌گذاریم کسی با اهانت به شما، به خواست مردم‌مان اهانت کند. نمی‌گذاریم ...
اما خواسته‌ای داریم. شما هم نگذارید کسی از مقام‌تان بد استفاده کند و به سرخی خون همان‌ها که جان‌شان را برای "مقاومت" هدیه کردند، آب بسته شود. خون شهیدان همیشه باید سرخ باشد، نه بنفش.
محکم پای راه اصیل امام بایستید. قول می‌دهیم حمایت‌تان کنیم جناب حجت‌الاسلام و المسلمین حاج‌شیخ حسن روحانی.


مچاله‌ها:
سه حرف با دوستانم. اصول‌گرا‌های ولایت‌مدار:
1ـ فراموش نکنیم جناب روحانی را مردم خواسته‌اند.
همسایگان‌ما، هم محله‌ای‌هایمان، مغازه‌دارها، کارگرها
دانشگاهی‌ها... این‌ها مردم ما هستند.
اگر فکر می‌کنید با متهم کردن فلان کاندیدا و بهمان خطیب
و آن آیت‌الله و این استاد و ... در اجماع نکردن اصول‌گران
قرار بوده نتیجه‌ی دیگری رقم بخورد، نمی‌گویم الا و لابد اشتباه فکر می‌کنید
می‌گویم: مراقب باشیم کسی را ندانسته و از سر احساسات تخریب نکنیم
البته اگر در همه‌ی روزهای غم و شادی می‌خواهیم ولایت‌مدار باشیم!
و الا رفتارمان با آن‌ها که قانون‌شکنی و یا بداخلاقی کردند فرقی ندارد.

2ـ منتخب مردم را ندانسته و از سر احساس ضدولایت فقیه،
ضد نظام، ضد ارزش‌های اسلام و منافق و جاسوس و ...
نخوانیم. گیرم که ما سلیقه‌ و خط و روش‌هایش را قبول نداریم،
که اگر داشتیم به او رای می‌دادیم، اما دلیل نمی‌شود
بهانه دست دشمن بدهیم که:
"کاندیدای علیه رهبر انتخاب شد!!"

کسی‌که معقولانه و با ملاک‌های درست انتخاب کرده‌باشد
حالا دلیلی برای سرافکندگی و پشیمانی‌اش نیست.
به وظیفه‌اش عمل کرده و معذور است.
به جان هم نیفتیم خواهشاً


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۶
مهدی شریفی

نظرات  (۴۰)

:)

پاسخ:
پاسخ: معنا فهمی از یک لبخند کار سختی است!
" رأى به هر نامزدى، رأى به جمهورى اسلامى است؛ رأى اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اینکه شما وارد عرصه‌ى انتخابات میشوید؛ چه آن کسى که نامزد ریاست جمهورى است، چه آن کسى که انتخاب میکند - مثل من و شما - نفْس ورود در این میدان، به معناى اعتماد به جمهورى اسلامى و اعتماد به سازوکار انتخابات است؛ در درجه‌ى دوم هم، رأى به کسى است که یا شما، یا آن برادر و خواهر دیگر، یا بنده‌ى حقیر تشخیص داده‌ایم که براى آینده‌ى کشور مفیدتر از دیگران است. "
(مقام معظم رهبری)

پاسخ:
پاسخ: ولایت‌مداری‌مان را امروز باید بیش از همیشه ثابت کنیم.

من همیشه رنگ بنفشم زودتر از همه تمام می شد. حتی از صورتی... لباسِ خوشگلترین دخترهایِ توی نقاشی را بنفش می کردم. یک جوجه کوچولوی بنفش هم داشتم که گربه آمد خوردش؛ تا یکی دو روز بعدش عزادار بودم. :)

پاسخ:
پاسخ: البته باید بعید باشه که به‌‌خاطر همین رای داده باشید به شیخ حسن روحانی
۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۶ زهره سعادتمند
کم کم برکاتی داره برام آشکار میشه که حتی میتونم از این نتیجه خوشحال هم باشم. (دیشب فکرشم نمیکردم بتونم اینطوری فکر کنم.)

خداروشکر
بخاطر همه چیز.

خداروشکر که رام ِنگاه و زبان امام مون هستیم. شکر.

پاسخ:
پاسخ: خدا رو شکر که رهبری فرزانه همیشه (در غم‌ها و شادی‌ها) راهنما و چراغ راه‌مون هست
سلام و احترام
متن بسیار زیبایی بود به لحاظ صورت ماده اش...بماند بهتر است !
فقط یک نکته : 88 بحث تقلب نبود.... خودتان اگاه تر هستید به این موضوعات.
یک نکته دیگر اینکه فردی که اجتهاد دارد را حجه الاسلام نمیگویند غالبا ایه الله میخوانند
مراقب باشیم قیاس های مع الفارق کار ندهد دست عقلانیت مان .
موفق باشید

پاسخ:
پاسخ: سلام و احترام متقابل.
ترجیح می‌دهم بی‌پرده نظرتان را بگویید و سه نقطه‌ای در دل باقی نگذارید.
88 بحث‌های زیادی بود. رمز و شعار مطرح شده و در حقیقت بهانه‌ی هر حرکتی (چه به اسم اعتراض مسالمت‌آمیز، چه به اسم اردوکشی خیابانی، چه به اسم حق‌خواهی، چه به اسم مخالفت با بداخلاقی‌های کاندیدای پیروز و ...) چیزی نبود جز "تقلب" در انتخابات. چیزی که من می‌دانم از آن‌روزها این است. اگر شما اطلاعات دیگری دارید استقبال می‌کنم از شنیدنش.
برای خطاب ایشان در متن اصرار زیادی داشتم که شبیه باشد به خطاب مقام معظم رهبری درباره‌ی ایشان. در به‌کار بردن "حجت‌الاسلام" و به کار نبردن لفظ "دکتر":
http://www.asriran.com/fa/news/279846/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C

قیاس مع‌الفارق چی با چی؟ (مشخص نشد منظورتان برایم)
بله. همانها که 76 به خاتمی رای دادند و 88 به احمدی نژاد، حالا به روحانی رای داده اند. مثل پدر من. رای شان روی چشم مان!
امیدوارم ما ها (اصولگراها یعنی) مثل اصلاح طلب ها برویم و فکر کنیم که باید چکار کنیم که 4 سال یا 8 سال بعد دوباره مردم به این نتیجه برسند که کاندیداهای ما رای بدهند. نه اینکه بیفتیم به جان هم

پاسخ:
پاسخ: نباید بیفتیم به جان هم. درست است.
در پاسخ به خانم ز ه ر ه عرض کنم که مسلما شما با فضای حوزه های علمیه آشنا نیستید که فکر میکنید به کسی که اجتهاد دارد آیه الله میگویند! حوزوی ها معمولا سی و خرده ای سالگی دیگر به اجتهاد میرسند و کسی هم با مجتهد شدن آیت الله نمی شود. لقب آیت الله را اطرافیان آن عالم به واسطه علم بسیار و البته بعد از گذشت حداقل نیمی از عمر شریف آن عالم به وی میدهند. (البته من خودم هم حوزوی نیستم و این اطلاعاتم هم جویده اطلاعاتی است که از دیگر دوستان حوزوی ام گرفته ام و شاید صحیح نباشد. اما مطمئنم که هر مجتهدی آیت الله نمی شود)

پاسخ:
پاسخ: در پاسخ به ایشان هم عرض کردم. ملاک من برای نحوه‌ی نام بردن از ایشان تنها و تنها نام‌بردن از ایشان توسط مقام معظم رهبری بود.
معنای پیچیده ای نداشت. ترکیبی از شکر و توکل شد :)
علاوه بر این تحت تاثیر اینجا یک خاطره رنگی مقاومتی برام زنده شد که بعدا می نویسم.

پاسخ:
پاسخ: مشتاقیم به خواندن بی‌شک.
۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۱ خارج ازچارچوب
کاش منم میتونستم بعد از مشاهده ی نوع شادی مردم به اندازه ی تو به آینده خوش بین باشم...

پاسخ:
پاسخ: خب محض همینه می‌گم باید محکم تو عرصه باشیم.
اگه دیشب، اون‌قدری انرژی داشتیم که ما برای منتخب مردم جشن برگزار کنیم و به سبک خودمون ازش حمایت کنیم، اونا به این منطق که رئیس‌جمهور فقط مال اونا و عقائد اوناست جرات و جسارت پیدا نمی‌کردن هر کاری دلشون می‌خواد بکنن.
اگر ما میدون رو خالی کنیم، کسایی که نباید میدون رو پر می‌کنن.
و م.ن که به اصرار پدرم مجبور شدم از مسیری تا مسیر دیگر در تهران لباس طلبگی ام را در آورم تا در هیاهو و خوشحالی طرفداران یک روحانی به روحانی دیگر تعرض نکنند!

...
خیلی تلخ بود. گفت:
باشه... میخوای بپوشی بری خیابون بپوش... اصلا به حرف من گوش نمیدی...
...
درش آوردم و با همان پیرهن یقه شیخی سفید راهی خیابان شدم.

پاسخ:
پاسخ: چه‌قدر تلخ.

آنقدر حجت موجه عقلی و شرعی برای رای دادن به ایشان داشتیم که دیگر نوبت به خاطراتِ دوران کودکی نمی رسید.
:)


پاسخ:
پاسخ: ما هم به همین میزان حجت موجه عقلی و شرعی برای رای "ندادن" به ایشان داشتیم و داریم.
حق برادر، حق!

پاسخ:
پاسخ: الحق مع علی.
۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۳۰ زهره سعادتمند
حالا کاری نداریما!
ولی دقت کردید بعضی آدما نه ظرفیت شکست دارن نه پیروزی!
نوع جالبی از بشر هستن کلا!

پاسخ:
پاسخ: دقت هم نکنیم به وضوح دارن خودشون رو نمایش می‌دن!
سلام
ببخشید من دقیقا منظورتون رو از شهید و خون و این حرفا نفهمیدم
دقیقا کدوم شهید؟!!!
شهدای ما؟
یا شهدای اونا؟

پاسخ:
پاسخ: شهدای نظام ما، شهدای 8 سال دفاع مقدس، شهدای انقلاب، شهدای هسته‌ای...
آخه فکر کنم بیشتر به خون شهدای خودشون پای بند باشه

پاسخ:
پاسخ: من از اعتقاد خودم با ایشان حرف‌زدم و نوشتم.
۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۶ جایی میان ابرها
به دلم نشست!
منم از متنتون سواستفاده کردمو اینو گفتم

پاسخ:
پاسخ: ایشالله که این‌طور نیستند و نباشند.
تلخی کامنت ح‌س‌ی‌ن آقای سلیمانی، ما را از صرافت نوشتن انداخت :(

پاسخ:
پاسخ: صبوری در تلخی، به رشد گیاهی سبز در بیابان بی‌آب می‌ماند.
کامنت ح س ی ن برا من هم تلخ بود
ولی ...
ولی شما چه میدونی چه اجری نصیبش کردن

کلا تو تهران زندگی کردن واسه بچه مذهبیا سخته

پاسخ:
پاسخ: خیلی سخت نگیرید. به قول یه بزرگ‌وار تموم می‌شه!
ای بابا. حالا چرا رنگ بنفش رو تخریب می کنید؟

پاسخ:
پاسخ: چهره‌ش پیش ما خراب هست حتا اگه تخریبش نکنیم!
۲۷ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۴۶ به باران بگویید ییارد
روزی که نتیجه به نفع ما نبود نه خانه ای نه مسجدی نه اتوبوسی و نه بانکی آتش گرفت. دلمان شکست اما لبخند زدیم چون مامور به عملیم نه مسئول نتیجه. تا ابد بر اصول مان پایداریم... و هستیم.
سر رهبرمان سلامت که اگر نبود این دل شکستگی امان مان را می برید.
برای سلامتی و طول عمر عزیزش صلوات.

پاسخ:
پاسخ: هر دوره باید یک جور پابه‌رکاب ولی‌‌فقیه‌مان باشیم. این دوره با راه‌رفتن در سایه و تلاش بی‌صدا!
۲۷ خرداد ۹۲ ، ۰۸:۴۸ واقعیت سوسک زده
چرا من هر کاری می کنم نمیتوانم خوش بین باشم ...

پاسخ:
پاسخ: قرار نیست خوش‌بین باشیم. قراره به وظیفه‌مون عمل کنیم.
اگر رهبری فرمودند که دیگر هیچ حرفی نیست قاعدتا .
ممنون از توضیحات تون
موفق باشید

پاسخ:
پاسخ: خواهش.
البته جدای از این، کسی دیگر را نشندیم این‌طورکه شما، صدا‌ی‌شان بزنند.
چرا در سایه؟ چرا سایه گستر نباشیم؟ :)

پاسخ:
پاسخ: کم‌کم می‌شویم ان‌شاء‌الله
من خیلی خوش‌بین‌م. به سبزی فردا!
این روزها که مدام بحث نان و ایمان و استقامت این‌ها پیش می‌آمد می‌خواستم بگویم سر سفره‌ای که نان نباشد، ایمان هم نخواهد آمد . یقینن استقامت هم معنی‌ای نخواهد داشت. نگفتم، ولی نتیجه‌ش را روزِ بعد انتخابات در تعداد آرا دیدم.

پاسخ:
پاسخ: این‌ حرف را که تداعی کننده‌ی آن حدیث است که "کاد الفقر ان یکون کفرا" نمی‌‌شود انکار کرد اما یادمان نرود که عمومیت ندارد. یادمان نرود که این قاعده‌ همیشگی نیست.
استقامت همیشه متوقف بر سیر بودن نیست.
فارق از موضوع متنتون....تلخی کامنت آقای سلیمانی که بعضی از دوستان هم بهش اشاره کردن به حال این این روزها و طرفدارای شخص خاصی ربطی نداره این موضوع به خاطر احترام و اعتمادی که متاسفانه طی سالیان اخیر بنا به دلایلی از مردم کم کم گرفته شد

پاسخ:
پاسخ: نمی‌دونم منظورتون از این‌که این اتفاق‌ها به طرف‌دارهای شخص خاصی ربطی نداره چیه!
یقینا طرف‌داران مهندس غرضی یا سعید جلیلی یا حداد عادل آن‌وقت شب آن‌جا نبودند.
اگر منظورتان این است که جناب روحانی هم با این‌کارها موافق نیستند، بحث جدایی‌است. که البته من شخصا امید داشتم ایشان در طی اعلام موضعی شجاعانه‌تر به این حرکات در همین ابتدای کار، بها ندهند و به اسم "سرمایه‌ی اجتماعی" (که اتفاقا اصلش چیز بسیار خوبی‌است) چشم بر ناپسند بودن حواشی‌اش نبندند.
ولی ما هم باید سعی کنیم به آینده خوش‌بین باشیم.
یاد آوری میکنم . فقط 250 هزار نفر نه. بلکه 50 درصد به اضافه 250 هزار نفر.
این فقط و فقط گفتنتون طوریه که انگار اگر به دور دوم میکشید حتما پیروز انتخابات ، اصالگرایان بودند.
من که شخصا از شادی همه اون آدمهای تو خیابون لذت بردم و از شادیشون شاد شدم. امیدوارم (همه نه ولی) اکثر اصولگراها هم دست از نگاه یزیدی به این قشر بردارند.

پاسخ:
پاسخ: تعبیر من این بوده توی متن:
"شما تنها بواسطه‌ی 250 هزار رأی بالاتر از 50 درصد، رئیس‌جمهور شده‌اید"
که مشعر به همون حرف شماست.
با شما موافقم. کلا با رفتن انتخابات به دور دوم هیچ‌چیز یقینی نبود. نه رای آوردن اصول‌گرایان، نه رای آوردن کاندیدای کارگزاران (شیخ حسن روحانی).
نگاه منتقدانه‌ی اکثر اصول‌گرایان به عده‌ی معدودی زیر پرچم اصلاح‌طلبیه. کسانی که با تهییج هیجان طیفی از مردم در سال 88 زمینه‌ساز فتنه و ادعای واهی و بی‌اخلاقانه‌ی "تقلب" شدن. که البته این‌ عده‌ی کم (که معمولا ازشون به سران فتنه یاد می‌شه) در حد و اندازه‌ی یه قشر (و به نظر من از جنس مردم) نیستند.
۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۰ ع.اسلامی/تریبون دانشجویی
انتخابات 92 بزرگترین سند حقانیت سازوکار انتخاباتی ایران بود.مدعیان تقلب خود به صحنه آمدند .سران مدعی تقلب خود کاندیدا تعریف کردند و به صحنه فرستادند و مدعیان انتخابات آزاد خود از کاندیدایشان به شدت حمایت کردند.

حاج حسن!متشکریم.رای آوری شما سند پیروزی ما شد.گوی طلایی اهدا می شود به:کاندیدای مورد حمایت مدعیان تقلب.
////////////
وقتی "قم"به .... رای میدهد یعنی دیگر محرم روضه حسین بن علی را نخوان!روضه ی روح الله خمینی رابخوان...
فقط امیدوارم توی این 8 سال دیگه هیچ روزنامه ای ننویسه "آقای تمساح " چون هم بی اخلاقیه و هم دیگه امثال من حمایتی از ایشون نمی کنن : ) به هر حال ایشون کم سهم ندارند در پیروزی آقای هاشمی .

پاسخ:
پاسخ: دوست ندارم اینو بنویسم زیر کامنتت. ولی چه‌کار کنم که حرفت خیلی "ناپخته" و "احساساتی"ه.
خیلی دوست داشتم قبل انتخابات همچین حرفی رو جدی بزنم به همه‌مون:
این‌که قالیباف برنده بشه یا جلیلی، قطعا ما تو بعضی زمینه‌ها باختیم. مهم‌ترینیش دامن زدن به یه شکاف بین بدنه‌ی حزب‌الله و عمیق‌تر کردن روز‌به‌روز این شکاف.
امروز به‌نظرم عیار "بصیرت" میزان تلاش برای عدم تفرقه و وحدته. ای‌کاش احساسی قدم و قلم نزنیم.
سلام
دیشب یه عالمه برات نوشته بودم ولی این بلاگفا نوشت اشکالی پیش اومده و ... نظرم پرید منم کپی نکرده بودمش چون کف دست بو نکرده بودم بلاگفا قاط میزنه
شرمنده که دیگه حس نوشتن همه ی اون مطالب رو ندارم ولی فقط یه چیز میگم و اونم اینه که ، درسته که واقعا از اومدنش خوشحال نشدیم ، اما باید آروم باشیم ، چشم و گوشمان را باز کنیم . حالا که سیاسیون ِ ما در گیرند با خودشان ، ما با خود ِ خودمان که در گیر نیسستیم . ما درست انتخاب کردیم و از انتخابمان ناراضی نیستیم . ما جا نزدیم ، کنار نکشیدیم ، ما گر چه بیشمار نیستیم ولی جانمان در کف دستمان است و منتظر تا همین جان را نثار اسلام و ایران اسلامی کنیم . پس باید منتظر بمانیم و همان طور که رهبر خواسته اند همدلی پیشه کنیم . انشا الله که مشکلاتی که فکر میکنیم پیش نخواهد امد . و باید بدانیم هم خدا را داریم و هم صاحب عصر و الزمان حامی این کشور است و هم رهبرمان را خدا سلامت حفظ نمایند و سایه شان بر سرمان مستدام هستند و میتوانیم ازراهنمایی شان استفاده کنیم ... گرچه قلبا دلمان با ایشان انقدر صاف نمی شود فعلا ، اما دعا می کنیم ایشان بتوانند نیاز های اقتصادی مردم را که عمده انگیزه ی رای دانشان بود را سر وسامان ببخشند و بدانند رای مردم نه بخاطر شخص ایشان بلکه نه ای بزرگ به دولت دکتر احمدی نژاد و برنامه های اقایان اصولگرا بوده ..

خبه حالا میخواستم چیزی ننویسما (:

پاسخ:
پاسخ: ما باید از همه‌ی ظرفیت‌های ایجاد شده (یادش به‌خیر!) برای زنده‌نگه‌داشتن گفتمان انقلاب استفاده کنیم و در اولین فرصت مقتضی اون‌رو وارد سازو‌کارهای اجرایی و ماشین دولت کنیم. وضعیت فعلی خودش یه ظرفیتیه که باید خوب‌بشناسیمش خوب عمل کنیم.
البته این به معنا نیست که گناه و جرم محمدپورغلامی که عرصه‌ی انتخابات رو خالی کرد تا روحانی رای بیاره نادیده گرفته بشه!!
شما بهتر از من می دونین که مهم تر از ایجاد سرمایه اجتماعی، حفظش و تبدیلش به سرمایه فرهنگی و در نهایت بهره برداری از این دو ظرفیت برای ارتقای پایگاه اجتماعی- اقتصادی عموم مردمه. فقط در این صورت می تونیم امیدوار باشیم سطح دغدغه های مردم مترقی تر از شرایط فعلی بشه.
حالا صرفا گام اول برداشته شده امیدواریم این سیر تداوم داشته باشه. قطعا شما هم جزو همین امیدواران هستین.
این وسط نمیفهمم چرا یک عده میخوان نشون بدن بین طرفدارای فلان کاندیدا بخل وجود داره نسبت به شادی مردم. بحث بر سر فرهنگ شادیه.

بگذریم. به نظرم وقتشه یک پست جدید بگذارید. والا تا قیامت این بحثا ادامه داره.

پاسخ:
پاسخ: تاکیدتان بر مساله‌ی "سرمایه‌ی فرهنگی" و "فرهنگ شادی" خیلی دقیق و به‌جا بود.
متشکر.
فکر کنم با تموم شدن روزای انتخابات ما هم کم‌کم از آب‌وتاب پست‌ و ‌پست‌گذاری بیفتیم. ولی بدم نمیاد باشم و بنویسم.
دقیقا خاطرم نیست کی، ولی دو سه شب بعد از انتخابات آقای دکتر قنبری توی بخش خبری 22:30 حرف هایی زدن که حقا شنیدنی بود.
اقبال مردم به دکتر روحانی نعمت خدا بود. امیدواریم به ادبار تبدیل نشود...

پاسخ:
پاسخ: نشنیدم متاسفانه حرف‌ها را. سعی می‌کنم پیدای‌شان کنم.
من هم امیدوارم به ادبار تبدیل نشود.
ما با اصحاب "تفرقه" وحدت کنیم ؟ اتفاقا باید اصحاب "تفرقه" رسوا بشند تا بشه یه وحدتی شکل بگیره ;)
انتخابات مجلس یادمه که از آقای مهدوی درباره جبهه پایداری پرسیدند ، گفت ما اونا رو قبول داریم ، اونا ما رو قبول ندارن : )
دیگه وقت مدارا با "تفرقه" نیست

پاسخ:
پاسخ: ما از امام و شهدا و رهبرمون اگه واقعا بخوایم درس بگیریم و اگه واقعا بخوایم به‌خاطر دین و انقلاب حرف بزنیم و قدم بزنیم و قلم بزنیم، بعیده که نتیجه‌ش این بشه که بیایم هم‌سنگر‌هامون رو (گیرم که به یقین رسیدیم اشتباه کردند) "اصحاب تفرقه" بدونیم و تو بلندگو کنیم و علیه‌شون شعار راه بندازیم.
تهش اینه که بگی ما زیر پرچم هیچ‌کس غیر از حضرت آقا سینه نمی‌زنیم که درست هم همینه. قرار نیست ما رهبری غیر از ولی‌فقیه زمان‌مون داشته‌باشیم.
این معناش سنگ‌اندازی به طرف هم‌دیگه‌ست؟ اینه معنی حزب‌اللهی‌ بودن؟
جدا سهیل تو این چند روز واقعا فهمیدم که باید خدا رو شکر کنیم به خاطر رای نیاوردن هیچ‌کدوم از اصول‌گراها. اگه این‌قدر ما ظرفیت دیدن سلیقه‌‌های مختلف توی خانواده‌ی اصول‌گرایی رو نداریم، همون بهتر که نماینده‌هامون رای نیاوردن که این‌جوری به جون هم نیفتیم. اگه قالیباف یا جلیلی قرار بود رای بیارن تازه اول دعوا‌ها بوده انگار.
خدا رو شکر. خدا رو شکر بهترین مصلحت سنج کسی نیست جز خودش.
همه ی شادی ها و همه ی مشارکت ما در تمکین این رای و انتخاب جای خود...
سختی اش می دانید کجاست ؟؟
آنجاست که آن عده ی پر توقع و همیشه حق به جانب با طبل های رسوایی های این 8 سال گذشته هنوز بر موضع تقلب آن سال مانده اند و" این" را پیروزی واقعی می دانند و سال 88 را هم با استدلال های عجیبشان و تفاوت آرا مستحق بلا شک پیروزی می دانستند ...

اینها را که می شنوم داغ می کنم ... واقعن نمی توانم جوابی بدهم... از درون می سوزم ... برای خودمان ... برای خودمان ... برای خودمان ...

پاسخ:
پاسخ: و عجیب‌تر و دل‌سوزان‌تر اینه که به‌جای متحد شدن علیه چنین تفکر احمقانه‌ای ما نشستیم و داریم توی سر برادر‌های خودمون چوب و چماق می‌زنیم.
واقعا جای تاسفه.
معتقدم یکی از برکات مهم انتخاب حسن روحانی، "فرهنگ سیاسی" جبهه اصولگرایی بود که خودش رو به افکار عمومی نشون داد. اصولگراها و بچه حزب اللهی ها نشون دادند که چه فرهنگ سیاسی متعالی تری نسبت به اصلاح طلبان و سبزی ها دارند. این یک دستاورد مهم برای اصولگرایان بود.

پاسخ:
پاسخ: یقینا.
و کاش مراقب باشیم و این‌قدر ساده این تعالی و واقعه‌ی اصلی را پشت احساسات‌ زودگذر خراب نکنیم.
۳۰ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۷ محمدمهدی امجد
سلام و خدا قوت
نمی دونم چطور باید به بعضی از دوستان فهموند که الان وقت نق زدن بچگانه برسر ائتلاف با صالح مقبول نیست و مهمتر فهماند که باید حرمت احساس تکلیف دوستان را نگهداشت و چشم نبست بر هرچه مقدسات است و هرکلامی را به بزرگانی نسبت نداد...
نوشته های اخیر آهستان بر دلم سنگینی می کند و سنگین تر از آن سقوط گفتمانی دوستانی است که در این انتخابات هم تفکر سقیفه شده بودند و مقبولیت را معیار شناخت اصلح کردند.
و رسیدند به صالح مقبول!!!
التماس دعا

پاسخ:
پاسخ: با شما هم‌درد و هم‌داستان و هم‌عقیده‌ام بسیار.
ای‌کاش ما اشتباه کنیم که دوستان‌مان دارند "خیلی زیاد" اشتباه می‌کنند. که اگر این‌طور نباشد، خسارت زیادی به دست دوستان‌مان خواهیم خورد.
متوقف نیست، ولی مردم خیلی وقت است خسته شده‌ند. خیلی. لااقل مردمی که من می‌بینم.
مهدی جان!
1- شما یا از وقایع 88 بی خبری؛ یا خودتو زدی به بی‌خبری و یا جیم!
2- لازم نیست برای نشان دادن عصبانیتت اینقدر به بنفش بتازی و اعصابت را قهوه ای کنی. تعبیرت از رنگ‌های ترکیبی هم بیش از آنکه تأمل برانگیز باشد ساده انگارانه خطاب کردن مخاطبت هست.
3- در ضمن غیر سه رنگ اصلی مابقی ترکیبی هستند.
4- به جای اظهار نفرت از بنفش و بالتبع از حجت الاسلام حاج شیخ حسن روحانی(!) دوستانت را از کف نت جمع کن که اینقدر به هم فحاشی نکنند.
5- شما فحش و بد بیراه نده، حمایتت پیش‌کش.

پاسخ:
پاسخ: "مهم نیست" جان!
1ـ گزینه‌ی دال: هم با خبرم، هم سعی می‌کنم خودمو الکی به اون راه نزنم.
2ـ حالا این‌که من از چه رنگی خوشم بیاید از چه رنگی نه، خیلی مهم نیست واقعا. هست؟
3ـ بله. همینطوره که شما می‌فرمایید!
4ـ واقعا نمی‌دونم چطور به این نتیجه رسیدی شما. درسته من دوست داشتم کاندیدای مورد نظر خودم رای بیاره (مثل همه) اما به‌هیچ‌وجه از ایشون نفرت ندارم.
دوستان من به هم فحاشی نمی‌کنند. کمی اختلاف سلیقه دارند با هم که ایشالله رفع می‌شه. منم تلاشم رو می‌کنم.
5ـ تا الان که فحش ندادم. ایشالله از این به بعد هم نمی‌دم. مخصوصا به این نیت که شما هم از نگرانی دربیاید. (چشمک زدن)
خیلی سخته ولی خیلی خوبه که داریم امیدوار به آینده نگاه میکنیم!

امید چیز خیلی خوبیه، خدا ازمون نگیرتش...

پاسخ:
پاسخ: انشالله
ممنون

۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۶:۳۰ ماه پیشونی
چشم!هرچی ادمین بگه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی