86 |باخت...
پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ
خودکار آبیاش را سُراند روی زمین سفید دفتر و نوشت:
زن مغرورِ شعر هایِ من!
حسرتم را ببین و باور کن!
تو اگر در کنار من بودی،
این همه غم نبود، میفهمی؟
مثلا فکر کن تو «آرژانتین»،
مثلا فکر کن که من «ایران»
مثلا فکر کن دلت «داور»،
باخت حقم نبود، میفهمی؟
زن مغرورِ شعر هایِ من!
حسرتم را ببین و باور کن!
تو اگر در کنار من بودی،
این همه غم نبود، میفهمی؟
مثلا فکر کن تو «آرژانتین»،
مثلا فکر کن که من «ایران»
مثلا فکر کن دلت «داور»،
باخت حقم نبود، میفهمی؟
* شعر از امیدصباغنو است.
با یک دستکاری در خط هفتم.
«دلت»را با کلمهی دیگری عوض کردهام
که معنادارتر شود و کفر هم نباشد.
۹۳/۰۴/۰۵