«... آن (بدبخت)ها بهخاطر تحریمها (مجبور شدهاند و) نشستهاند پای مذاکره ... »(1)
جوان، رادیوی جیبیاش را خاموش میکند
و سنگی را که صبح برای جنگ عصر کنار گذاشته بود، از شیشهی شکستهی خانهشان پرت میکند بیرون
و توی دفترخاطرههای مبارزه مینویسد:
«ما که از ایرانیها قویتر نیستیم...»
جملهاش را خطخطی میکند و چندخط آنطرفتر:
«راهی نیست جز تسلیم...تمام»
(1) اوباما خطاب به نتانیاهو ـ دو روز بعد از ماجرای تلفن مخملی
جوان، رادیوی جیبیاش را خاموش میکند
و سنگی را که صبح برای جنگ عصر کنار گذاشته بود، از شیشهی شکستهی خانهشان پرت میکند بیرون
و توی دفترخاطرههای مبارزه مینویسد:
«ما که از ایرانیها قویتر نیستیم...»
جملهاش را خطخطی میکند و چندخط آنطرفتر:
«راهی نیست جز تسلیم...تمام»
(1) اوباما خطاب به نتانیاهو ـ دو روز بعد از ماجرای تلفن مخملی