دارد از قرآن میگوید و اسلام. میرسد به اسلام آمریکایی. میخواهد مثال بزند برای اسلام آمریکایی. اشاره میکند به عراق. به آنها که به اسم اسلام دارند به اسلام ضربه میزنند...
من، خیره به «صاحبخانه»ی روبهرویم، ته دلم میگویم: «داعشیهای کثافتِ کافرِ بیدین ...»
او، خیره به جایی بالاتر از نگاه آدمهای روبهرویش ادامه میدهد: «... البته من مطمئن نیستم، ولی آنطور که میگویند این عده به فریضههای دینی پایبند نیستند....»
مچالهها:
یک. راههای افطارکردن روزه به عدد انتخاب آدمهاست:
خرما، آبجوش، چای، زولبیا، قول بدون علم ...
دو. قسمت شد، اولین افطار را مهمان رهبـــر بودم.
دعای روز دوم:
اللهم قرّبنی فیهِ اِلی مَرضاتِک، وجَنِّبنی فیه من سَخَطِک ونَقِمائک، و وَفِّقْنی فیه لِقرائت آیاتک،برحمتک یا ارحمالراحمین ......... خدایا! امروز منو به رضایتت نزدیک و از خشمت دور کن. جوری که موفق بشم کتابت رو (درستحسابی) بخونم. به حق مهربونیت، ای بامرامترین!