تن‌ها

بسم‌الله| هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان. ایستادم کنارت. گفتم «چرا تن‌ها؟». آستین‌هایم را زدم بالا و دست‌هایم را گذاشتم روی‌ ظرف‌های نشسته. یاد بچه‌گی‌هایمان افتادی. گفتی «آن‌روز توی حیاط خانه‌تان خیلی تلاش کردی حباب درست کردن را یادم بدهی. یادت هست؟» گفتم « یادم هست دوست داشتم برسانمشان به ماه». با انگشت‌های کفی‌ات حلقه‌ای درست کردی و نفس کشیدی تویش. حباب رنگی با نفس‌هایت بزرگ شد و رفت بالا. نشست کنار قرآن روی طاقچه.
هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان که حباب تو رسید به آسمان. به ماه.

این یک صفحه مستقل آزمایشی است که به زودی تکمیل یا حذف خواهد شد.

برای حذف یا ویرایش این صفحه، از طریق مرکز مدیریت وبلاگ خود کافی است در منوی سمت راست به بخش انتشار رفته و بخش صفحات مستقل را انتخاب کنید.

صفحات مستقل جدا از مطالب سایت هستند که همیشه در منوی بالای سایت نمایش داده می‌شوند. این صفحات معمولا برای اطلاعات کلی در مورد سایت مثل «درباره ما»، «تماس با ما»، «فهرست» یا «نظرات شما» مفید هستند.

ارسال نظر به صورت پیش‌فرض برای صفحات مستقل غیر فعال است، اما می‌توانید آن را فعال کنید.

ضمنا برای ایجاد لینک مستقیم (به یک صفحه داخلی یا خارج سایت) در منوی بالای سایت، از منوساز استفاده کنید. مثل لینک «سرآغاز» که به مطلب اول شما لینک شده است.