تن‌ها

بسم‌الله| هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان. ایستادم کنارت. گفتم «چرا تن‌ها؟». آستین‌هایم را زدم بالا و دست‌هایم را گذاشتم روی‌ ظرف‌های نشسته. یاد بچه‌گی‌هایمان افتادی. گفتی «آن‌روز توی حیاط خانه‌تان خیلی تلاش کردی حباب درست کردن را یادم بدهی. یادت هست؟» گفتم « یادم هست دوست داشتم برسانمشان به ماه». با انگشت‌های کفی‌ات حلقه‌ای درست کردی و نفس کشیدی تویش. حباب رنگی با نفس‌هایت بزرگ شد و رفت بالا. نشست کنار قرآن روی طاقچه.
هنوز به ماه نرسیده بود روزهای با هم بودنمان که حباب تو رسید به آسمان. به ماه.

5 |سی‌روزنامه(3)

شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۰، ۰۱:۲۱ ق.ظ

روزنوزدهم:
این‌جا همه روضه‌ی رفتن تو را اشتباه می‌خوانند.
تو امشب نرفتی. تو پیش‌ترها که در آتش گرفت و دلت را سوزاند چشمت را بستی به دنیا. آن‌لحظه غازها خواب بودند. میخ در هم حواسش نبود به تو و به جای گرفتن پر عبایت که نروی به قتلگاه، هم‌دست قاتل‌ها شده بود.
این‌جا همه روضه‌ را اشتباه می‌خوانند. تو مدت‌ها پیش‌از آن‌که با چاه از تن‌هاییت حرف بزنی از تن‌هایی سیر شده بودی و رفته بودی. امشب که رفتی به محراب، که شمشیر فرود آمد به سرت، که از رستگار شدنت حرف زدی شب رفتنت نبود. شب رسیدن به آرزویت بود. این‌که بی‌لیاقت‌ها دیگر تو را بین خودشان نبینند.

مچاله‌ها:
۱ـ وقتی یه چیزی رو نسبت می‌دی به خودت دلت قرص می‌شه که اون چیز هست. برای همینه که آدم دلش می‌خواد بگه خونه‌ی من، ماشین من، زندگی من، .....ی ..
۲ـ حاج‌آقای مسجد اینجا: "قبل از توبه کردن منفورترین آدمی را که به شما بدی کرده بیاورید به ذهنتان و ببخشیدش. دلتان که نرم شد از خدا طلب بخشش کنید"


دعای‌روزنوزدهم: اللهم وفّر فیه حظی من برکاته و سهّل سبیلی الی خیراته و لا تحرمنی قبول حسناته یا هادیاً الی الحق المین ........ خدایم! کاسه‌ام را پر کن از برکات امروز و مسیرم را برای رسیدن به خوبی‌هایش بدون دست‌انداز کن و محرومم نکن از صاحب شدن قشنگی‌های این‌روز. ای هدایت کننده‌ی (خلق) به سوی حقیقت!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۵/۲۹
مهدی شریفی

نظرات  (۱۲)

۲۹ مرداد ۹۰ ، ۰۷:۳۹ فاطمه جعفری
چشم ما روشن
..............
چه گویم که دل تاب ندارد.....
این شب ها التماس دعا
سلام

پس چرا هیچکدومتون نیستین ؟!

...


ماه:
هستیم که.
سلام

هنوز تو شب نوزدهم موندید؟

خوش به حالتون یعنی معنویتش اینقدر شما رو گرفت

ما رو هم دعا کنید


ماه:
محتاج دعای خیرتون هستیم ما.
بودیم دعاگو!!
سلام.

ما هم التماس دعا//.


ماه:
یه پیام به حباب بده تا ازنگرانی دربیاد!!

کاش من رو قبل از توبه به ذهنت بیاری ...
و هیچ کس نتوانست تنهایی چاه را پر کند .
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۴۸ باران به رنگ آسمان
سلام دخوبیدوب قشنگی دارید به من هم سربزنیدمیشه یه خواهش کنم میشه کدقالبتونو به من بدید اگعه میشه ؟؟من هرچی گشتم پیدا نکردم چنین چیزی رو منتظزجوابتون هستم ممنووووون


ممنون
قالب شخصی‌سازی‌شده‌ست. آماده نیست.
به عشق این سیروزنامه ها هر روز می آمدیم و میرفتیم.
این سیروزنامه ها بدون قلم نویسنده اش که نوشته نمیشود
کجایید آیا؟!
دلتان آمد روزهای رمضانتان ناقص بماند؟؟


ماه:
[مراسم عذرخواهی برای رفت وآمدهای متعددشما]
مچاله3.
نه من یکی که خیلی عذاب میکشیدم از این کم کاری

۱۰ تیر ۹۳ ، ۰۱:۴۰ پلک شیشه ای
عالی بودن میشه با تک تک کلماتی که اینجا نوشته شده نفس کشید ...
خداقوت حسابی ب جناب حباب +ماه بانو

عاقبت بخیر باشید
تاریخ گواهی می دهد که شب 19 رمضان فرق  عدالت شکافت!
اما،
باور نمی کنم...
به گمان من،
همان روز که فاطمه، به زمین افتاد
همان روز که کوچه شد قتلگاه محسن
فرق دلش شکافت!
و او از همان روز؛
شهید شد...
.
من ، گواهی تاریخ را باور ندارم...
حیدر بابا...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی